توضیحات
صنم در رمان او دوستم نداشت، زنی وابسته به شوهر و بی اعتماد به نفس است که زندگی مشترک ده ساله شان دچار روزمرگی و تکرار و سردی شده. در این میان زنی قصد اغفال همسرش را دارد. شک و تردید و بیماری این زندگی را به مرز باریکی بین شک و یقین میرساند. صنم برای رسیدن به ارزشهای ذاتی خود، راه سخت و پرتشنجی را در پیش میگیرد.
اسم رمان: رمان او دوستم نداشت
نویسنده این اثر: پری 63
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی
گوشه ای از داستان دانلود رمان او دوستم نداشت
دکتر تنه اش را روی صندلی چرم گردان جابجا می کند، کمی به سمت چپ متمایل می شود. ذره بین بزرگی را از روی میز بر می دارد و به طرف من می چرخد. ذره بین را روی دستهایم نگه می دارد. بالا وپایین می کند. سرش را روی ذره بین خم می کند و به پوسته های ملتهبی که کف دستهایم را پر کرده نگاه می کند.
سرش هنوز روی ذره بین خم مانده. ذره بین را روی انگشتر نقره ای که به انگشت حلقه انداخته ام نزدیک می کند. نگین درشت انگشتر، قرمز تر و درشت تر به چشم می آید. ذره بین را زوم کرده روی نگین انگشتر. بدون اینکه سرش را حرکت بدهد، چشم هایش را به سمت چشم های من بالا می آورد.
ابروهایش را به نشانه ی تعجب بالا می اندازد، چشم هایش را گرد می کند. لب هایش را روی هم فشار می دهد. مثل آدمی که دارد به چیز مهمی فکر می کند. از لوس بازی دکتر خوشم نمی آید. کف دستهایم می سوزد. دلم می خواهد بخارانم شان. ته نگاهم کم عمق می شود و از چشم های شوخ دکتر به سمت دستهایم زیرذره بین برمی گردم.
عزیزم، حتماً این کتاب رو بخون، حرف نداره! من تا حالا هیچ کتابی انقدر خوب نخونده بودم.
داشتن این رمان در این صفحه، راه خوبی برای بالا بردن حس مسئولیت شخصی در بازدیدهاست.
خواندن رمان، یک روش بهینه برای رفع خستگی و دلتنگی روزانه است.