توضیحات
رمان اندو داستان زندگی اندو خوش قیافه، جذاب، و ناشناخته هست که این او را مناسبترین فرد کلوپ موتورسواری دود سیاه برای جدیدترین شغلشون، که اسکورت کردن زن زیبایی در موقعیت خطرناکی می باشد، میکند. اما نمی دونست که اون همان زنی هست که چند سال پیش قلبش رو شکونده…..
اسم رمان: رمان اندو
نویسنده این اثر: Meg_Jackson
ژانر رمان: عاشقانه، بزرگسال، خارجی
گوشه ای از داستان رمان اندو
نگاهی که به سمتش پرتاب کرد می تونست باری پر از مرد رو دور کنه و سرجاش بنشونه. دستاش رو به نشونه ی معذرت خواهی بالا برد. “اوه، همچین نگاهی رو به سمت دوربین نندازیا، باشه؟”
“خب، آقای کارگردان، چه نوع نگاهی باید به دوربین بندازم؟”
پرسید، چشماش حالا به سمت لنز سفید دوربین که روش زوم کرده خیره شدن، انعکاس تصویرش در ان تار و صورتی کمرنگ و گرد بود. در انعکاس تصویر شبیه خودش نبود؛ از خودش میپرسید توی فیلم قیافش چه شکلی خواهد بود. لب پایینیش رو کمی بیرون داد، لبهای صورتی رنگش پر بودن، و موهای قرمز کوتاهش رو بهم زد.
نمیتونست رنگ آبی روشنِ چشمهاش رو در انعکاس لنز ببیند. تنها دستش که درحال بازی کردن با موهاش بود و فرورفتگیِ عمیق پیرهنش رو دید، برامدگی سینه های برنزه اش رو در معرض دید قرار میداد. با اینکه سینه بندی نپوشیده بود، سینه هاش خوشفرم و برامده بودن، با اینکه سایز Cبودن اما وزن زیادی نداشتن.
