توضیحات
داستان رمان ازدواج صوری درباره ی دختری به نام سوگل است. سوگل با از دست دادن پدر و خواهرش در یک تصادف مجبور به ازدواج با پسری به نام باراد می شود. در این ازدواج علاوه بر تغییر زندگی باراد زندگی خودش هم تغییر می کند…
اسم رمان: رمان ازدواج صوری
نویسنده این اثر: پرستو ن
ژانر رمان: عاشقانه، ازدواج اجباری
گوشه ای از داستان دانلود رمان ازدواج صوری
اینم از وضعیت ننه ی ما! به ساعت یه نگاهی انداختم. دوازده بود. رفتم تو اشپزخونه یه نهاری بر بدن زدم بعدم رفتم حمام و یه دوش مشتی گرفتم. حالا که قرار برم این پسر رو ببینم دوست دارم ترگل مرگل باشم. نیم ساعت به پنج بود که رفتم سر کمد لباسام و یه مانتو مشکی که نخی بود و استینش سه ربع بود پوشیدم.
شلوار جین نفتیمم در اوردم و پا کردم. شال مشکیمم برداشتم و سرم کردم. یه رژ زرشکی مالیدم. ده دقیقه به پنج بود که گوشیم زنگ خورد.-بله؟
– پایین! زکی! بی ادب.
کتونیامو پوشیدم ودرم قفل کردم و گذاشتم تو جعبه ی شیلنگ اتش نشانی. مامانم رفته بود طبقه بالا روضه. خونمون تو طبقه دوم بود پس سریع از پله ها پریدم پایین. از خونه که اومدم پایین تنها چیزی که چشمام دید یه پروشه زرد که یه پسر جیگر جلوش وایستاده بود.
تی شرت زرد یقه هفت با شلوار جین. با دیدن من عینکشو داد پایین و سوار شد. منم با اینکه می دونستم اون ولی با سر در گمی سرمو به چپ وراست چرخوندم. به ساعتم نگاه کردم. سرمو به نشونه ی تاسف تکون دادم رو پله ورودی نشستم. صدای زنگ گوشیم در اومد.
هیجان و ترس شخصیتهای نویسنده درت لذت زیادی داره، همیشه کنجکاوم که ادامه داستان چی میشه؟.
من داشتن امکان کوچک کردن قابلیتهای زندگیم در این صفحه جدید پیدا کردم که قبل تر نمیدونستم.
برای من مطالعه رمانها مثل بازی کردن با ذهن من است. به من اجازه میدن تا بخشی از خودم رو بیرون نشون بدم و به جهانهایی که خیالیاند سفر کنم.