رمان خوان
دانلود رمان
رمان آمور
  • حجم: 15.5 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

توضیحات

در قسمتی از رمان آمور می خوانیم که ….به محض داخل رفتن وحید؛ آمور با قدم هایی محکم که لرزه به تنم می انداخت به منی که گوشه ی حیاط از درد جمع شده بودم نزدیک شد و با چشم هایی زخمی و پوزخند تیز کنار لبش، به سرتاپایم نگاه کرد….

نام این اثر: رمان آمور
نگارنده: غزل ملاح
سبک: عاشقانه، بزرگسال، انتقامی

قسمتی از رمان آمور

_بلند شو برو حموم انقدر دست دست نکن. من همینجوری کر و کثیف هم میتونم کارم رو پیش ببرم…
بعد نگاهش را به سوی اتاقک چرخاند.
_می دونی که این قبری که روش نشستی و گریه میکنی مرده توش نیست. ننه بابات اون تو درحال نعشه کردنن وقت ندارن به داد تو برسن.

با گریه و وحشیانه و بازویم را از میان دستانش بیرون کشیدم و پر درد به سوی خانه به راه افتادم. قبل از این که به وحید برخورد کنم خودم را درون حمام قایم کردم و بلند زیر گریه زدم. باورم نمیشد آینده ای که با دیدن پیمان به آن دل خوش کرده بودم، به اینجا کشید.

تقصیر خودم بود نباید قرار آخرمان را نزدیک محل می گذاشتم تا وحید و دوستانش مچم را بگیرند. نمی دانستم چه بلایی به سر پیمان آورده بودند ولی می دانستم جرئت نمی کنند خط و خش زیادی به تنش بیندازند. به هرحال با آن ماشین شاسی بلند زیر پایش آدم حسابی بودنش حسابی مشخص بود و وحید جرئت در افتادن با آدمهای قدرتمندتر از خودش را نداشت.

خرید کتاب
40,000 تومان
https://romankhaan.ir/?p=29707
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!