رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان آسمان پر تلاطم
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: یگانه نعمتی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1643

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان آسمان پر تلاطم از یگانه نعمتی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

آسمان آبی ولی بی رنگ، دل نازک ولی هست تنگ تنگ، آسمان ابریست نه طوفانی نه خورشیدی، چرا این آسمان دارد همیشه اشکی و رعدی، نه این هم اشتباهی بود، باید عاشقی باشد برا بعدی! ببین گریه، چنان این آسمان میگرید و تنهاست، چنان گویی که این هم عاشق دنیاست! بیاییم با کمی تندباد، ترنم را بیابیم ما، آسمان را ما کنیم شفاف، ابرها را بریزیم دور، شایدم خورشید کنیم پیدا! و یک عالمه غم مانده است در روح درون گریه این آسمان، چون کوه، همان آبی ست، هم آن مه…

خلاصه رمان : آسمان پر تلاطم

از در سالن که بیرون زد نگاهش روی مردی خوش پوش، که دقیقاً روبرویش ایستاده و نگاهش جستجوگرانه می چرخید، گیر کرد. نیم نگاهی به ساعتش انداخت و هنوز نیم ساعت برای اتمام وقت بانوان مانده بود. پس این مرد با چه جرأت و اجازه ای داخل ساختمان شده بود؟ با عصبانیت و خشم قدمی جلو برداشت. + تو اینجا چه غلطی میکنی مرتیکه؟ مگه نمیبینی وقت تمرین بانوانه. خری یا خودت و زدی به خری اسکول؟ مرد با ابروهای بالا پریده از بهت خندید و نگاهش سر تا پای آسمان را اسکن کرد،

این دختری که کمر سیاه دور کمر بسته بود و او را به رگ بار توهین گرفته بود، واقعاً دختر بود؟ _ دنبال یه نفر می گشتم. با خشم دستش را در سینه ی مرد کوبید و قدمی به عقب هلش داد، مگر کاروانسرا بود که سرش را زیر انداخته و داخل شده و دنبال نفری می گشت؟ + یعنی چی مرتیکه؟ منتظر میمونی بیاد بیرون. واس چی سرت و عین بز انداختی پایین اومدی تو؟ تو ادب و نزاکت نداری؟ ابروهای مرد همدیگر را در آغوش کشیدند، به شنیدن یا گفتن حرف های چاله میدانی عادت نداشت. _ درست صحبت کنید خانم،

اینجا تنها شخصی که انگار ادب و نزاکت نداره شمایید. من فقط… دست به کمر کوبیده و چشمانش را از حد معمول گشاد کرد، عصبانیت داشت از چشمانش مانند آتش شعله می کشید + چه زری زدی؟ دوباره بگو تا همینجا چالت کنم و لباسات و بفرستم واس ننه ات…. ــ آســووووو؟؟؟ صدای بلند و پر از ناز و عشوه ی ساره باعث شد برگردد و با دیدنش تقریباً نیمه لخت دیگر به مرز انفجار برسد، مگر آنجا سالن فشن شو بود؟ نیم تنه ی سفید رنگش از یقه ی شل و باز تیشرت بزرگ سایز زرشکی رنگش پیدا بود و…

خلاصه کتاب
آسمان آبی ولی بی رنگ، دل نازک ولی هست تنگ تنگ، آسمان ابریست نه طوفانی نه خورشیدی، چرا این آسمان دارد همیشه اشکی و رعدی، نه این هم اشتباهی بود، باید عاشقی باشد برا بعدی! ببین گریه، چنان این آسمان میگرید و تنهاست، چنان گویی که این هم عاشق دنیاست! بیاییم با کمی تندباد، ترنم را بیابیم ما، آسمان را ما کنیم شفاف، ابرها را بریزیم دور، شایدم خورشید کنیم پیدا! و یک عالمه غم مانده است در روح درون گریه این آسمان، چون کوه، همان آبی ست، هم آن مه...
خرید کتاب
23,700 تومان
https://romankhaan.ir/?p=11496
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
نظرات
  • پژمان
    9 آذر -622 | 00:00

    سلام، آیا رمان‌هایی نیز برای خواندن روی تلفن همراه وجود دارند؟

  • بهاره
    9 آذر -622 | 00:00

    خوندن صفحه‌هایی از داستان نیمه‌کاره که جرئت تموم کردنش رو نداشتم، حالم رو بهتر می‌کنه هر روز.

  • بهنیا
    9 آذر -622 | 00:00

    من داشتن امکان کوچک کردن قابلیت‌های زندگیم در این صفحه جدید پیدا کردم که قبل تر نمی‌دونستم.

  • تیمور
    9 آذر -622 | 00:00

    اوهوم، دوستان، یه رمان جدید پیدا کردم که حتماً دنبالش برین.

  • بهراد
    9 آذر -622 | 00:00

    برای من مطالعه رمان‌ها مثل بازی کردن با ذهن من است. به من اجازه میدن تا بخشی از خودم رو بیرون نشون بدم و به جهان‌هایی که خیالی‌اند سفر کنم.

  • پریسا
    9 آذر -622 | 00:00

    سلام، من می‌خوام یه رمان عاشقانه دانلود کنم، چه جاهایی بهترین رمان‌ها رو ارائه میدن؟

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!