رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان آرمینا
  • ژانر: عاشقانه، همخونه ای، کلکلی
  • نویسنده: khazoon
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 433

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان آرمینا از khazoon با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

داستان در مورد دختری به اسم آرمینا ست که برای داداش دوقلوش به نام آرمین اتفاقی میوفته و مجبور میشه واسه یه مدت نقش داداش دو قلوش رو بازی کنه و در همین راستا با سه تا پسر به نام های دانیال، ماکان و سپهر توی کانادا هم خونه میشه و…

خلاصه رمان : آرمینا

با شروع کلاسا، منم دیگه حواسم رو دادم به درس و کلاسام و سعی کردم دانی و رفتار زشتش رو فراموش کنم دیگه بیشتر وقتم رو توی کالج بودم زمانی که به خونه میومدم هم اگه دانی خونه بود، می رفتم توی اتاقم نمی خواستم چشمم بهش بیفته یا حرفی بزنه که مجبور بشم جوابش رو بدم. تنها زمانایی که مجبور بودم ببینمش موقع شام بود و هر چهار روز به روز آماده کردن میز و شستن ظرفا با من بود از اون جایی که توی ایران با آرمین کلاسای زبان فرانسه و انگلیسی رو گذرونده بودم از نظر صحبت کردن مشکلی نداشتم و همه چی خوب بود.

توی کالج هم یه همکلاسی خوب پیدا کرده بودم به اسم ساینا ساینا دختری با پوست سفید و موهای بلند بلوند و چشمای سبز تیره بود یه دختر کانادایی که از نظر هیکل مثل خودم ریزه میزه و ظریف بود. از بین بچه‌هایی که باهام همکلاسی بودن ساینا از همه بهم نزدیک تر بود و توی همین مدت کم، دوستای خوبی برای هم شده بودیم طوری که یکی از روزا که توی محوطه با ساینا داشتیم قدم می زدیم و در مورد یکی از کلاسا حرف میزدیم چشمم به سپهر افتاد که داشت با یه لبخند شیطون نگامون می کرد تعجب کرده بودم چرا این جوری نگاه می‌کنه؟!

که دیدم خودش با همون لبخند داره به سمتمون میاد. سپهر به فارسی گفت:سلام آرمین جون خوش میگذره دیگه؟ و با چشم و ابرو به ساینا اشاره کرد. به فارسی گفتم: سلام. تو نمی خوای دست از این مسخره بازیا برداری؟ و بعد به فرانسه اون دو تا رو به هم معرفی کردم. _ساینا همکلاسیم و سپهر هم همخونه ام. بعد از این که اونا با هم آشنا شدن و دست دادن چون یکی از دوستای ساینا صداش کرد، با عذرخواهی از پیشمون رفت و من موندم و سپهر. سپهر ــ میگم استعدادت خیلی زیاده آرمین جان میذاشتی می رسیدی این جا، یه کم با محیط آشنا میشدی!

خلاصه کتاب
داستان در مورد دختری به اسم آرمینا ست که برای داداش دوقلوش به نام آرمین اتفاقی میوفته و مجبور میشه واسه یه مدت نقش داداش دو قلوش رو بازی کنه و در همین راستا با سه تا پسر به نام های دانیال، ماکان و سپهر توی کانادا هم خونه میشه و…
خرید کتاب
21,500 تومان
https://romankhaan.ir/?p=12462
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
نظرات
  • جهانیار
    9 آذر -622 | 00:00

    داشتن این آزادی که در هر زمانی که خواستم، تنها کافیست به این صفحه برگشته و دوباره داستانش رو شروع کنم.

  • تهماسب
    9 آذر -622 | 00:00

    خوندن این کتاب برای من احساس نوید بخشی شده که چهارچوب کوچک و پایه ضعیف رو با روایت درستی گسترش داده تا اندازه ای که با بقیه داستان‌ها دیده نمی‌شد.

  • تیمور
    9 آذر -622 | 00:00

    حس خاصی هست که با خواندن کتاب از آن به سود می‌رسی. هیجان، چالش، مرزها و تاثیرات عمیق این عمل داشتن این احساس را برای شما بوجود می‌آورند.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!