توضیحات
داستان رمان آرا، درباره ی دختری به اسم آرا هستش که هفده سالشه و داره درس میخونه و تمام هدفش رو روی درسش سرمایه گذاری کرده تا اینکه پسری به اسم شاهین خودشو ب زور توی زندگیش جا میده و …
اسم رمان: رمان آرا
نویسنده این اثر: فاطمه کاکاوند
ژانر رمان: عاشقانه
گوشه ای از داستان رمان آرا
از توی آیینه ب صورتم نگاه کردم. بار دهم یا شایدم بیشتر بود آرایشم عالی بود. به شهلا نگاهی انداختم. میکاپش خیلی بهش میومد شبیه ملکه ها شده بود و آرایشکر درگیر موهای بور بلندش بود. یه لحظه متوجه نگاهم شد از توی آیینه بهم چشمک زد لبخندی زدم و گفتم: زن داداش خیلی خوشگلی. ماشاله عین ملکه ها شدی…
شهلا: ایشالا قسمت خودت…
بعد از اینکه کارمون تموم شد، تازه قسمت سخت ماجرا یعنی کار فیلمبردار رو مخی شروع شد. بعد از هزار حرکت مضخرف و کلیشه ایی و بوسیدن آرمین بدبخت تونست عروسو ببره. آرمین داداش دوممه و خیلی مهربون و دوست داشتنیه و منم عاشقشم.
آرین بردارم دم در آرایشگاه با شاهین (برادر کوچیک شهلا) صحبت میکردن. سلام علیک کوتاهی کردیم ک من بخاطر آرایشم و موهام موذب بودم و سرم پایین بود. وقتی آرمین اینا رفتن سمت خونه، با آرین و شاهین قرار شد ک بریم خونه سوار شدیم و پسرا عینک آفتابیاشون رو زدن.