توضیحات

دانلود رایگان دلنوشته در کما اثر F_PARDIS (نویسنده اختصاصی رمان بوک) پی دی اف PDF رایگان اندروید و ایفون
چقدر سخت است رفیق، دیدن تو در این منظره! کاش آسمان به زمین می رسید و این گونه نمی شد! چقدر سخت است! رفیق دیدن تو پشت این شیشه…حال صورتت از همیشه معصومتر شده، ای همراه تمام شیطنت های بچگی! یادت هست؟ به شیشه پنجره خانه تو سنگ می زدم تا از خواب ناز بیدار شوی و باز مرا از دردسری که درست کردم نجات دهی!
خلاصه دلنوشته در کما
اگر به این شیشه نیز سنگ بکوبم تو بیدار می شوی؟! و دوباره غر می زنی؟ کاش میشد بیدار شوی. فقط بیدار شوی و هرچه دلت خواست هم بگویی، هرچه! اشک! اشک است که صورتم را پر ساخته. اتفاقات چگونه به این سرعت دنیای ما را تغییر داد؟! چه شد که یک روز رفتم و حال که آمدم تو دیگر آن دختر قبل نیستی؟! بیدار شو و رفیق چندین و چند ساله ات را غمگین و سیاه پوش مکن!
یادت می آید؟! روزی رد می شدیم از خیابان هردو. من دلم ماتم زده بود و خانه ی غم. تو تا مرا دیدی خندیدی! با تمام توانت تلاش کردی، گفتی از خاطرات شیرین و مرا شاد ساختی. با اینکه خودت دل شکسته بودی و مدتها زانوی غم در بغل گرفته بودی. آه رفیق حال من چگونه و چطور تو را شاد سازم؟! غم است که در دل نشسته است و بغض است که راه نفس را بسته است.
ای رفیق بی معرفت من، کاش نفس نداشتم. کاش خون در رگ هایم جاری نبود ولی آینده را بی تو نمی دیدم! رفیق، من بدون تو چگونه از پس این گرگ های انسان نما بربیایم؟! می نشستیم بر روی نیمکت های مدرسه. یادت هست؟! چه خوش و خرم عاری از هر غم درس می خواندیم. در ریاضی بسیار از من بهتر بودی!
منبع اصلی جهت دانلود بزرگترین سایت کتاب رمان: دلنوشته در کما F_PARDIS