توضیحات
دانلود رایگان دلنوشته بابا لنگ دراز ممنوعه اثر ن. ح (نویسنده اختصاصی انجمن رمان بوک) با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
گر زرد ز آغوشم کنی….در جهانت گرچه خاموشم کنی….درد تو را نهان شوم…هرچه شوی، همان شوم….گر مرداب باشد دورمان….ترک شوم کز دو جهان…گر گلهای سرخ من….پژمرده باشند ز جان…باز تو را می خواهم… باز تو با درد نهان…
خلاصه دلنوشته بابا لنگ دراز ممنوعه
پدری که نیستی،
و هوای تنفس آبی ام
پدری که نیستی،
و گلهای زرد و بنفش و آبی ام…
تو چون رقص شبنم به روی قرص ماه
هر شب با نبودنت، هستی!
بابا لنگ دراز عزیزم…
خلسه گاه، جان جانانم تویی،
هر چه باشی، عشق جاودانم تویی!
آسمانم، رنگ را سهمی ندارد…
چون هفت آسمانانم تویی…
زاغ ها به صف…
پر می کشند هر طرف،
اندکی از تو که می گویم بابا لنگ دراز من!
مشتاقند با بودنت رنگ کبوتر به آنها بزنی،
بوم نقاشی ام، پدری که نیستی!
به من و آوازهای خفه ام، قسم
کلاغ ها به دنبالت جنگل را روی سر نهادند.
و قسم که گر جز تو شعرهایم برای کسی فرستاده شود؛
قسم به موهای قرمز،
هیچ شعری نخواهد ماند، و زمانی که میگویم:
تو مانند مهر بهار
دست بر موهایم کشیدی و شکوفه زدند،
به تنم سلام دادی و آشفتگی هایم آرام شد.
تو را دوست دارم!
هر زمان که می گویم تو را دوست دارم، صحرا هم گرمتر است…
آتشم در تمنای وجودت
آتشم شعله بکش آتش بزن
من پرم از تو و تو، غرق وجودت
آتشم حلقه بزن بر من و انگشت کبودم!
تو را در دست دارم؛
میان شمع و پروانه
تو را در دست عاشق…
بوی خوب زندگانی
شوق مغموم رهایی؛
تو را من در میان زندگی ها
و تو را من از میان جان فشانی
تو را در خودکشی ها
تو را در دست دارم.
و تو را آنگونه که جودی، پدر را
تو را در دست دارم!
منبع اصلی جهت دانلود بزرگترین سایت کتاب رمان: دلنوشته بابا لنگ دراز ممنوعه