توضیحات
صدف، زنی در دهه سوم زندگیاش، با چند بیماری دست و پنجه نرم میکند. او به شوهرش که در ترکیه تحصیل میکند، پیغام میدهد که برگردد و سرپرستی دخترشان را بر عهده بگیرد. اما وقتی شوهرش برمیگردد، با نامزد سابقش و یک دختر بچه همراه است. صدف تحمل نمیکند و میخواهد طلاق بگیرد. او با حقایقی زیادی از زندگی علی در ترکیه آگاه میشود، اینکه مجبور به این رابطه شده بود، ولی نمیتواند ببخشد و فراموش کند…
(بدون سانسور) دانلود رمان وصله ناجور دل pdf فریبا زلالی
چکیده رمان وصله ناجور دل اثر فریبا زلالی :
غرق در حرفهای سهیل است که خنده ام میگیرد مریم را تصور میکنم با دندانهای تیز سهیل که ازخنده من ترسیده یهو می گوید.یا خدا ، خواهر ما هم دیونه شد.کنارش مینشینیم با دستم به بازویش می زنم شهر گفتگو خفه شو بابا ، چه دیونگی به من چه شوهر سابقم چی کار میخواد بکنه سهیل دستم را می گیرد و می گوید. یعنی واقعا اصلا برات مهم نیست. اصلا اصلن که نه بعضی روزها هست که یک روز تمام را به فکر زندگی که قبلاً داشتم می افتم و افسوس می خورم و ناراحت می شوم ولی از حال الآنم خوشحالم سخت است دردسر ساز هست ولی آن غم همیشگی را با خودش ندارد.
اصلا اصلا که نمیشود گفت کنجکاویم زیاد تحریک می شود ولی آخر شب که میخوام سرمو بذارم روی بالشت با گریه نمیخوابم اعصابم خرد نیست. بلند میشوم تا در اتاقم را ببندم کمی تخلیه کردن خودم بد نیست کنارش می نشینیم. میدونی چرا برام سخت نیست شاید برای شما چند ماه که ازش جدا شدم ولی برای خودم نزدیکه دوساله وقتی که یهویی رفت رنگ نزد چند ماه اول را هی برای خودم دلیل و برهان آوردم آیه و حدیث ردیف کردم ولی به مرور متوجه شدم دیگه زنگ هم که میزنه حرفی باهاش ندارم کم کم لباسهاشو از کمد بیرون کشیدم و به انباری بردم بعد از اتاق خوابمو جدا کردم و تختمو یه نفره یعنی وقتی ازش جدا شدم فقط اسمش روم سنگینی می کرد نه خودش سخت نیست.
خنده ام میگیرد یاد حرف مرضی می افتم که می گفت با دیوار درد دل بکنی با مرد جماعت نه ، گفتن آن حرفها برای سهیل انگار درد داشت. الان نه ، سخت بود ولی اون زمان احساس نمی کردم چون دل کندن از خاطراتش حداقل برام درد نداشت. مثل یک عضو از بدنت که از کار افتاده و به دردت نمیخوره و هر چه قدر هم بمونه باعث میشه بیشتر سلامتیتو از دست بدی مثل یه پای عفونی چی کار باید بکن ، مجبوری قطعش کنی و گرنه عفونت همه بدنتو میگیره سهیل اگر دشمن باشد از غیب می زند. یهویی ضربه را وارد میکند و تا به خودت بیایی کار را تمام کرده است.
(بدون سانسور) دانلود رمان وصله ناجور دل pdf فریبا زلالی