توضیحات
دختر پرستاری که درگیر یک مرد خلافکار میشود، مجبور میشود او را از بیمارستان بیرون ببرد. اما مرد خلافکار به این سادگیها دست از سر او برنمیدارد و او را با خود به قرارگاهشان میبرد. در این میان، دختر پرستار باید با ترسها و چالشهای جدیدی روبرو شود و راهی برای نجات خود پیدا کند.
(بدون سانسور) دانلود رمان مرد بد از سیما نبیان منش
چکیده رمان مرد بد اثر سیما نبیان منش:
ارغوان من دلم میخواد همچین جاه هایی به عنوان دختر عمو پسر عمو نیایم….. لبخند دست و پاشکسته ای زدم و پرسیدم پس به عنوان چی ؟ لبخند آرومی روی صورت جد نشوند و جواب داد:دوست دارم دست کم به عنوان نامزد بیایم… یا زن و شوهر! اه چقدر خسته بودم از این حرفها. حرفهایی که به سبکها و روشهای مختلفی یا از عمو میشنیدم یا از زنش یا از بابا یا از خودش نفس عمیقی کشیدم و گفتم سامیار من فعلا آمادگی ازدواج رو ندارم انگار خودش هم کم خسته شده بود اصرارها چون با حالتی دلخور پرسقد: از این آمادگی نامزدی چی؟ آمادگی اون رو هم نداری؟ بزار لا اقل نامزدیمون رو با آوردن هدیه رسمی کنیم…
بعد هر چقدر تو دلت خواست منتظر می مونیم تا وقتی که آمادگیشو به دست بیاری چیزی نگفتم همون موقع گارسن سفارشاتمون رو آورد. دستمو زیر چونه ام گذاشتم و به کیک وانیلی نگاه کردم. باید به جوابی بهش میدادم که دست کم حالا حالا ها تحت فشارم نمیذاشت. نمیدونم. شاید هم یه روز بهش جواب مثبت بدم. صداش دوباره از از فکر کشیدم بیرون… ارغوان…. منتظر. بهم چشم دوخت و گفت: سرم رو بالا گرفتم و به چشمهاش من جواب میخوام دستمو از زیر چونه ام برداشتم و با کشیدن به نفس عمیق گفتم: یکم بهم مهلت بده سامیار بزار راجبش فکر کنم تحت فشار قرار بگیرم اذیت میشم…. باید این آمادگی رو خودم برای خودم بسازم لبخندی که رنگ و بوی امیدواری میداد روی نشوند صورت خودش همزمان بشقاب کیک رو به سمتم گرفت و گفت: باشه بازم فکرکن و خیلی زود با جواب خوبت منو خوشحال کن لبخند ملیحی زدم و فنجون قهوه رو برداشتم و چند جرعه ازش نوشیدم…
(بدون سانسور) دانلود رمان مرد بد pdf سیما نبیان منش