رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان محصور شدگان
  • ژانر: #عاشقانه #ترسناک #درام
  • نویسنده: سوگند موسوی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 426

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان محصور شدگان از سوگند موسوی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

داستان راجب چهارتا جونه کنجکاوه که تصادفا تو یه جاده گیر میوفتن و میرن داخل جنگل ولی رفتن به اونجا سرنوشت زندگیشونو تغییر میده  ولی داستان اونجا تموم نمیشه خیلی اتفاقات میوفته که خوندنش خالی از لطف نیست…

خلاصه رمان : محصور شدگان

بعد برگشتن اگ مسافرت همه چی رو روال بود داشتن به خوبی و خوشی زندگی می کردن خیلی راحت بودن مثل همیشه میرفتن خونه همدیگه و میگفتن می خندیدن یه روز اریا برای نهار زود اومد خونه سوگند داشت تلویزیون نگاه می کرد با صدای کلید که تو در چرخید به سمت در نگاه کرد اریا: سلام بیا اینارو بگیر سوگند بلند شدو وسایل و از دست اریا گرفت سوگند: چقد زود اومدی اریا: کارم زود تموم شد دیگه اومدم خونه نهار حاضره سوگند: اره دست و صورتتو بشوری کشیدم.

اریا گوشیشو رو این گذاشت با سویچشو و رفت سمت دستشویی سوگند در حال کشیدن غذا بود اریا اومد لباسشو عوض کرده بود گفت: اینقد خستم که بعد نهار مثل خرس می خوابم سوگند: امروز که زیاد کار نداشتی اریا: کار داشتم ولی زود تموم شد وای نمی دونی با چه ادمای زبون نفهمی  سروکله باید بزنم که اه اه سوگند: اریا یچیز بگم قبول می کنی اریا: جانم بگو سوگند همونطوری که بشقاب اریا رو یر می کرد با ناز گفت: ببین من همش تو خونم حوصلم سر میره تنهام خوب چی میشه منم برم سرکار.

اریا یکم اخم کرد بعد گفت: خوب؟؟ سوگند من و من کردو اخر گفت: بیام شرکت؟ اریا هم خیلی قاطع گفت: نه بحثم نباشه می خوام نهار بخورم سوگند: اخه… اریا یرید وسط حرفش اریا: عزیزم گفتم نه اصرار نکن چون فایده نداره الانم غذاتو بخور سوگند حرفی نزدو ناراحت نشست رو صندلی و با غذاش بازی کرد اریا همش تو فکر بود غذاش که تموم شد تشکر کرد و بشقاب شو گذاشت تو سینگ و رفت رو تخت دراز کشید و دستاشو گذاشت رو ییشونیش سوگند مشغول جمع کردن میز و شستن ظرفا شد بعد تموم شدن کارش…

خلاصه کتاب
داستان راجب چهارتا جونه كنجكاوه كه تصادفا تو يه جاده گير ميوفتن و ميرن داخل جنگل ولي رفتن به اونجا سرنوشت زندگيشونو تغيير ميده  ولي داستان اونجا تموم نميشه خيلي اتفاقات ميوفته كه خوندنش خالي از لطف نيست...
خرید کتاب
21,900 تومان
https://romankhaan.ir/?p=3169
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
نظرات
  • توران
    9 آذر -622 | 00:00

    علاقه توام به علم و عشق در داستان این صفحه با خوندن این رمان زیباتر شده!

  • پیشاد
    9 آذر -622 | 00:00

    رمان‌ها به من احساس همبستگی با شخصیت‌ها میده و از این رو به راحتی میتونم باهاشون ارتباط برقرار کنم.

  • بهراد
    9 آذر -622 | 00:00

    یکی از چیزایی که من خوندن رمان‌ها رو دوست دارم، اینه که همه داستان‌ها از نگاه شخصیت های مختلف روایت شده و این درک ذهنی من رو از مسئله زیاد کرده.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!