توضیحات
(بدون سانسور) دانلود رمان طعم گس سیگار اثر دلی مسلمی پی دی اف PDF رایگان اندروید و ایفون
داستان دختری به اسم پونه ست… تو زندگی مشترک با میعاد به شدت به مشکل بر می‌خوره…! میعاد فکر می‌کنه پونه دوست پسر داره… بهش شک داره و روزگار رو برای پونه جهنم می‌کنه به حدی که دعواشون میشه میعاد پونه رو به شدت کتک می‌زنه و در نهایت سعی در خفه کردن پونه داره… پونه برای نجات جونش مجبور میشه به میعاد چاقو بزنه و فرار کنه …
خلاصه رمان: طعم گس سیگار
نفس عمیق کشیدم و مقابل صندلی میعاد نشستم و منتظر اومدنش شدم. با صدایی نسبتا بلند گفتم: عزیزم غذا آمادست. چشم‌هام رو بستم. سه نفس عمیق کشیدم. بلافاصله چشم‌هام رو باز کردم. کمی از استرسم کم شد. کمتر از چند دقیقه میعاد خیس آشفته روی پیشونیش جذاب‌تر شده بود. به محض دیدن بشقاب استیک چشم هاش برق زد و با اشتیاق گفت: دستت درد نکنه… خیلی گشنمه…
صندلی رو کنار کشید. روی اون نشست. کارد و چنگال کنار بشقاب رو تو دست‌هاش گرفت و مشغول شد. در سکوت نگاهش می‌کردم با خودم کلنجار می‌رفتم تا بتونم قفل زبونم رو بشکنم و حرف‌هام رو بگم. با تک سرفه‌ای گلوم رو صاف کردم و گفتم: من و زندگیمون رو دوست داری؟ استیک بریده شده رو تو دهنش گذاشت. نگاه متعجبش رو به چشم‌هام انداخت با حالتی گنگ سرش رو به علامت
مثبت تکون داد. با دهن پر گفت: معلومه که دوستت دارم، چه سوالیه؟ نگاهم رو سمت بشقابم کشوندم با کارد مشغول بازی کردن با استیکم شدم و آروم گفتم: تو این هفت سال از من چیزی دیدی؟ کار بد و اشتباهی کردم؟ دروغ گفتم؟ خیانت کردم؟ بدون لحظه‌ای مکث بلافاصله جواب داد: نه به هیچ وجه.. من به تو بیشتر از چشم هام اعتماد دارم! نگاهش کردم و آروم گفتم؛ ولی تو به من شک داری …
