رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان شاپرک
  • ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
  • نویسنده: عاطفه میاندره
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1701

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان شاپرک از عاطفه میاندره با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

غنچه ای زیبا شکوفا شده در زیر سایه پدر و مادر ماّمن امن خانواده همانند گلی زیبا شد که خرامان راه میرفت و دل میبرد از هر کسی اما چه سرنوشت تلخی که باغبان ها چشم دیدن گل زیبا را نداشتند و او را از شاخه اش جدا کردند و او را گلبرگ خونین کردند گلبرگ خونین حکایت دختران زیادی است که به خاطر یک اشتباه به خون کشیده خواند شد…

خلاصه رمان : شاپرک

مقابل آینه نیم چرخی زد و راضی از تیپ ساده و اسپورت خود، لبخند زنان کوله ی سبک و کم حجم قرمز رنگش را برداشت و از اتاق بیرون رفت. پله ها را یکی در میان و سالن طبقه پایین را هم سرحال طی کرد. با پوشیدن کالج های قرمز رنگ، از ساختمان بیرون رفت و در را هم قفل کرد. گوشی جدیدش را از جیب بیرون کشید و دوربین جلوی آن را روی صورت خود تنظیم کرد. به لبه ی مقنعه اش دستی کشید و چتری های مشکی اش را با وسواس مرتب کرد. _ این هم از اولین عکس اولین روز دانشجویی.
موبایل را داخل زیپ کنار کوله سراند و با باز کردن در حیاط، قدم داخل پیاده رو گذاشت. _ شاپرک فقط یک نفر او را اینگونه صدا می زد. همین مرد خوش قیافه ی نشسته پشت رل با چشم های عسلی روشن… _ بابا! _ جونم… بیا بشین بابا. پدر در را از داخل برایش باز کرد. او با دور زدن ماشین، ذوق زده روی صندلی نشست. _ سلام  _ سلام عزیز دلم. شاد گونه ی پدر را بوسید. _ فرانه! چند بار بگم تو خیابون جای این کارها نیست! بی توجه به اعتراض پدر خندید و کوله را روی پای خود گذاشت و…

خلاصه کتاب
غنچه ای زیبا شکوفا شده در زیر سایه پدر و مادر ماّمن امن خانواده همانند گلی زیبا شد که خرامان راه میرفت و دل میبرد از هر کسی اما چه سرنوشت تلخی که باغبان ها چشم دیدن گل زیبا را نداشتند و اورا از شاخه اش جدا کردند و اورا گلبرگ خونین کردند گلبرگ خونین حکایت دختران زیادی است که به خاطر یک اشتباه به خون کشیده خواند شد..
خرید کتاب
رایگان
https://romankhaan.ir/?p=1540
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • پارسو
    9 آذر -622 | 00:00

    هیجان و ترس شخصیت‌های نویسنده درت لذت زیادی داره، همیشه کنجکاوم که ادامه داستان چی میشه؟.

  • پیوند
    9 آذر -622 | 00:00

    رمان رو به من هم‌زمان یادآوری و خنده به لبم میده.

  • پریا
    9 آذر -622 | 00:00

    در دنیای داستان، هرچی میخواهید ممکنه شود و برخلاف واقعیت، احتمال خرابکاری کمتره!

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!