رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: سرخوشی
  • ژانر: عاشقانه، معمایی، اجتماعی
  • نویسنده: سایه تهرانی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 485

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان سرخوشی اثر سایه تهرانی پی دی اف PDF رایگان اندروید و ایفون

پرونده‌ی بزرگترین مافیای خاورمیانه رو قبول کردم، فکر می‌کردم قراره همه چیز درست بشه ولی با عاشق شدن اون دیونه همه چیز به هم ریخت، من شده بودم معشوقه پنهونی یک مافیای بی‌رحم و کسی خبر نداشت تا روزی که …

خلاصه رمان: سرخوشی

نیما به غزل که گوشه‌ای از راهرو دادگاه دست به سینه ایستاده بود و به زنی در حال مشاجره با شوهرش خیره شده بود… نزدیک شد و بلافاصله با خنده‌ای پر از طعنه گفت: خوشحال شدی نه؟!قاضی از باختن اونم برای اولین بار نجاتت داد. غزل اخم کرد و نگاهش را با اکراه از زن دیوانه که فقط فریاد می‌کشید و به شوهر بدبختش مهلت سخن نمی‌داد گرفت و به نیما داد. نگاهش کرد.

شاد بود و این خونسردی بیش از حد غزل را اذیت می‌کرد. دستانش را از هم باز کردو با همان اخم تشر زد: چرت نگو بدبخت، دیشب انقدر کابوس مستوفی رو دیدی که از بیخوابی داری هذیون میگی. نیما دوباره تک خنده بلندی سر داد و دست در جیب شلوارش کرد و در همان فاصله که چند سانتیمتر بیشتر نبود به سمت غزل خم شد و کنار گوشش پچ زد: من تورو بیشتر از هر

کس دیگه‌ای می‌شناسم غزل جون لطفا برا من نقش بازی نکن… در ضمن یه دوره کلاس بازیگری برو، وکیل نباید استرس خودش رو جلوی رقیب نشون بده وگرنه می‌بازه. اخم غزل با شنیدن سخنان نیما بیشتر شد و عقب کشید. بوی گند بنزین در بینی‌اش پیچیده بود… به سرفه افتاده بود… نیما کمرش را صاف کرد و صاف ایستاد و بی‌حوصله از نگاه کردن به سرفه‌های پی در پی غزل …

خلاصه کتاب
پرونده‌ی بزرگترین مافیای خاورمیانه رو قبول کردم، فکر می‌کردم قراره همه چیز درست بشه ولی با عاشق شدن اون دیونه همه چیز به هم ریخت، من شده بودم معشوقه پنهونی یک مافیای بی‌رحم و کسی خبر نداشت تا روزی که ...
خرید کتاب
25,500 تومان
https://romankhaan.ir/?p=28205
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!