رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان در مسیر آب و آتش
  • ژانر: #عاشقانه #طنز #جنایی
  • نویسنده: فرشته تات شهدوست
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 306

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان در مسیر آب و آتش از فرشته تات شهدوست با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دختری به اسم مانیا محبی پزشکی خونده… می خواد به درسش ادامه بده تا تخصصش رو بگیره ولی در کنارش می خواد تو یه بیمارستان هم مشغول به کار بشه… مانیا با پدر و مادرش زندگی می کنه و تک فرزنده… تو زندگیش 2 تا ارزو داره یکیش اینکه پزشک بشه که خب به این ارزوش رسیده… اون یکی ارزوش اینه که بره تو ارتش…

خلاصه کتاب در مسیر آب و آتش

ماشین رو جلوی خونه ی شمیم نگه داشتم… شمیم :خب کاری نداری؟… -از اول هم کاری نداشتم… –اونو که می دونم… تو هر وقت کارت به من گیر می کنه اینورا پیدات میشه… با لبخند نگاهش کردم و گفتم :خوبه اینو میدونی و بازم باهام میای… –چه کنین دیگه خرابه رفاقتیم… -پس بپا خونه خرابمون نکنی… خندید وگفت :نه دیگه در اون حد… ولی باشه تمام سعیمو می کنم… -نمی خوای بری؟… خیر سرم امشب قراره برام خواستگار بیاد… اونوقت نشستم اینجا و دارم با تو کل کل می کنم… د برو دیگه…
–خیلی خب بابا..چه جوشه خواستگارشم میزنه..بیا تو هم با این لگنت… دو کلام خواستیم حرف بزنیما… از ماشین پیاده شد… سرشو از پنجره کرد تو… لبامو جمع کردمو و پشت چشم نازک کردم… با صدای کشیده ای گفتم: اوهو… به ایکس تیری من میگی لگن؟… پس بیام به ابو قراضه ی تو بنازم؟… در ضمن دو کلامه تو 2 ساعت تموم طول می کشه… فکر گوش منو نمی کنی لااقل به اون فک بدبختت یه استراحت بده… –تو به فک من کاری نداشته باش… برو یه فکری واسه ی گوشات بکن که خدادادی ایراد داره چرا میذاریش پای من؟…

خلاصه کتاب
دختری به اسم مانیا محبی پزشکی خونده... می خواد به درسش ادامه بده تا تخصصش رو بگیره ولی در کنارش می خواد تو یه بیمارستان هم مشغول به کار بشه... مانیا با پدر و مادرش زندگی می کنه و تک فرزنده... تو زندگیش 2 تا ارزو داره یکیش اینکه پزشک بشه که خب به این ارزوش رسیده... اون یکی ارزوش اینه که بره تو ارتش...
https://romankhaan.ir/?p=1530
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • بهتاش
    9 آذر -622 | 00:00

    انتقالدهندگان داستان‌های خلاق و مهارت‌نمایانی هستند که بخشی از نوع فکر‌کردن من هستند.

  • توران
    9 آذر -622 | 00:00

    شما چیزی درمورد این روزهایی که به رمان خوندن مشغولیم بلدید؟

  • بهنوشه
    9 آذر -622 | 00:00

    هربار که یک رمان جدید شروع می‌کنم، احساس هیجان و اشتیاق می‌کنم که دنیای داستان را کشف کنم.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!