رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم
  • ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
  • نویسنده: لیلا نوروزی
  • ویراستار: رمان خوان
  • منبع تایپ: رمان بوک

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم از لیلا نوروزی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

غزال دختر یه تاجر معروف به اسم همایون رادمنشه که به خاطر مشکل پدرش و درگیری اون با پدر نامزدش، مجبور می‌شه مدتی همخونه‌ ی خسرو ملک‌ نیا بشه. مرد جذاب و مرموزی که مادرش به‌خاطر اتفاقات گذشته قراره دمار از روزگار غزال دربیاره و این بین خسرو خان…

خلاصه رمان : تو را در گوش خدا آرزو کردم

همان پسر جوان دیشبی است، با همان موهای خیلی کوتاهی که باز با دیدنش یاد امین می‌افتم. کت و شلوار فرم رستوران را به تن دارد و نگاهش به خسرو پر است از ارادت و احترام. – چطوری عطا؟ لبخند پهن خسرو در شرایطی که از استرس همه‌ی خونم انگار کشیده شده، همان اندازه عجیب است که کل اتفاقات این روزها. – خوبم آقا. خوش اومدید. سفارش دادید؟ خسرو خودش را روی صندلی راحت رستوران عقب می‌کشد و با نگاهی به من که با بی‌قراری آشکاری به او چشم دوخته‌ام.

می‌گوید: – من که همون همیشگی، ولی خانم نمی‌دونم چی میل دارن. به سختی عضلات صورتم را کنترل می‌کنم تا ابروهایم از این تغییر موضع و لحنش بالا نپرند. ولی نگاهم از لابه‌لای شمعدان‌های بلند روی میز میخ می‌شود در برق چشم‌هایی که انگار انعکاس همه‌ی نورهای سالن را در خود جمع کرده‌اند. عطا فورا می‌گوید: – چشم، الان می‌گم یکی از بچه‌ها بیاد. اگه کار دیگه‌ای هم بود، من همین‌جا توی سالن هستم. – ممنون پسر. این خوش‌خدمتی‌اش به خسرو یعنی یک حسابی میان آن‌ها وجود دارد، چیزی مثل تلافی یک لطف.

با رفتن عطا تمام خودداری‌ام تمام می‌شود. نفسم را رها می‌کنم. بعد خودم را روی صندلی جلو می‌کشم و می‌پرسم: – جریان چیه؟ هنوز همان‌طور نشسته است و خیره نگاهم می‌کند. – ازت خیلی بیشتر از اینا انتظار داشتم. کل مسیر یارو سپر به سپر ما اومد تازه می‌پرسی جریان چیه؟ لب پایینم را لحظه‌ای زیر دندان فشار می‌دهم و بی‌توجه به طعنه‌ی کلامش می‌گویم: – من اصلا فکر نمی‌کردم… یعنی، چرا باید کسی ما رو تعقیب کنه؟ مثل من خودش را روی صندلی جلو می‌کشد و با جدیتی بیشتر می‌گوید…

خلاصه کتاب
غزال دختر یه تاجر معروف به اسم همایون رادمنشه که به خاطر مشکل پدرش و درگیری اون با پدر نامزدش، مجبور می‌شه مدتی همخونه‌ی خسروملک‌نیا بشه. مرد جذاب و مرموزی که مادرش به‌خاطر اتفاقات گذشته قراره دمار از روزگار غزال دربیاره و این بین خسرو خان...
https://romankhaan.ir/?p=2472
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • بهناز
    9 آذر -622 | 00:00

    چطور می‌توانم مطمئن شوم که فایل رمانی که دانلود می‌کنم ویروس ندارد؟

  • بهمن
    9 آذر -622 | 00:00

    به نظر شما چه جاهایی برای دانلود رمان ایرانی وجود دارند؟

  • پانته‌آ
    9 آذر -622 | 00:00

    شاید می‌دونید چه کتاب‌هایی به من علاقه دارم و بتونید چندتا رمان مطابق سلیقه‌ام پیشنهاد بدین؟

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!