توضیحات
(بدون سانسور) دانلود رمان توهم واقعیت اثر عطیه شکوهی پی دی اف PDF رایگان اندروید و ایفون
رها دختری از یک خانواده سنتی که تحت تاثیر تفکرات قدیمی و پوسیده خانوادهاش مجبور به زندگی با مردی بیاخلاق و روانی میشود اما طی اتفاقاتی که میافتد تصمیم میگیرد روی پای خودش بایستد و از ادامه زندگی اشتباهش دست بکشد… اما حین طی کردن مسیر ناهمواری که پیش رو دارد متوجه میشود مدتی است قلبش برای ناجی روزهای سختش جوری دیگری می تپد. مردی که رفتارش با رها جدای از رفتار تمام مردان اطرافش بوده و به او احساس زیبای زن بودن، زیبا بودن، مهم و ارزشمند بودن را القا میکند. اما باید دید سرنوشت برای هرکدام چه خوابی دیده است …
خلاصه رمان: توهم واقعیت
پس از رسیدن به خانهشان و توقف ماشین به آرامی پیاده شده و همراه او وارد آسانسور شدم. از همین حالا برا رویارویی با خانواده پری خجالت زده بودم. امیرصدرا سرش را پایین انداخته و به سویچ داخل دستش نگاه میکرد. من نیز به سویچ داخل دستش خیره شده و گفتم: من دوباره برگشتم اینجا. با باز شدن در آسانسور و نمایان شدن پری که جلوی در ایستاده بود، سکوت کرده
و از آسانسور خارج شدیم. پری با دیدن رنگ و رویم سریع به حرف آمد. -داداش رها چرا این شکلیه؟ امیرصدرا همانطور که کفشهایش را از پا خارج میکرد رو به پری گفت: فکر کنم بهتره کمکشون کنی بیان داخل به جای اینکه وایسی سوال کنی. پری دستم را کشیده و به داخل خانه برد خاله شیرین و بابای پری با نگرانی به سر و رویم نگاه میکردند که امیر صدرا با بستن در جلوتر آمد.
-خداروشکر الان حالشون خوبه سرم زدن و پانسمان سرشون هم عوضش شده. بعد با دست به پذیرایی اشاره کرد: تا شما بشینید و پری برای رها خانم غذا گرم کنه ایشون هم برن یه آبی به دست و روشون بزنن. پس از اتمام حرفهای امیر صدرا، ناخودآگاه همه به سراغ کارهایی که گفته بود؛ رفتیم. جلوی آینه دستشویی به کبودیها و زخمهای روی صورتم و باند پیچی روی سرم خیره شدم …