توضیحات
(بدون سانسور) دانلود رمان تاوان مردانگی اثر هدیه پوریاری پی دی اف PDF رایگان اندروید و ایفون
حامد کارمند معمولی و بیحاشیهی یک شرکت واردات و صادرات است که ناخواسته و فقط بخاطر یک کنجکاوی ساده، درگیر طوفانی میشود که زندگی آرام ولی وصله پینه شدهاش را تحتالشعاع قرار میدهد …
خلاصه رمان : تاوان مردانگی
به بیرون خیره بود و حتی پلک هم نمیزد. -حامد؟ انگار اصلا در این دنیا نبود که صدایش را نشنید. نچی کرد و سقلمهای به بازویش زد و همانطور که نگاهش به جلو و روی صورت او در گردش بود گفت: با توام. به سختی چشم از ناکجا آبادی که به آن خیره بود گرفت. بیحرف و تغییری در حالتش سر به سمت او چرخاند، دانیال کمی از سرعت خودرو کاست حالا دیدش نسبتا بهتر شده بود. نیم نگاه سریعی به او
انداخت و دوباره به جلو خیره شد. اخم ریزی کرد و سرش را به دو طرف تکان داد: چی شده؟! حامد شانهای بالا انداخت سر به پشتی صندلی تکیه داد و این بار به رو به رو خیره شد. کوتاه گفت: چی باید شده باشه؟ -چرا تو خودتی؟! چشم هایش را بست. احساس میکرد به هر جایی که نگاه میکند، همه چیز دور سرش میچرخد. با صدای آرامی گفت: خستم. دانیال وقتی بی میلیاش را در صحبت کردن دید، دیگر هیچ نگفت.
میدانست، بعد از این همه سال نزدیکی او را از بر بود. میدانست که تمام فکر و ذکرش را در کلانتری جا گذاشته و علاوه بر آن چیزی او را رنج میدهد که نمیتوانست از آن سر در بیاورد. خواست چیزی بگوید تا کمی او را تسکین دهد اما صدای زمزمه وار حامد که بلند شد، حرف در دهانش ماسید: کاش هیچوقت بهت نگفته بودم. دانیال چشم درشت کرد و گردن به سمتش چرخاند: چی رو؟ حامد چشم باز کرد …