توضیحات
(بدون سانسور) دانلود رمان ارثیه ی ابدی از سین. روحی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
الیاس پاکزاد دل در گرو دختر عمه ی چشم آبی اش… در عمارت پدر بزرگ اما پریچهر دانشجوی پزشکی که در شب نامزدی با الیاس با رامین پزشک و همکارش فرار می کند و در این سفر با رامین…
خلاصه رمان : ارثیه ی ابدی
آن موقع صبح هیچ احدی از خواب نازش دل نیکند و پا از عمارت بیرون نمی گذاشت اما او روی تاب سفیدی نشسته بود و به حافظ تفال می زد … تاب آرام آرام زیر نور کمرنگی که باغ را تا نیمه های حوض آبی روشن می کرد، جلو و عقب می رفت … یک پایش زیر تنش مانده بود و سنگینی اندام ظریفش را تحمل می کرد، یک پایش از توی دم پایی جلو بسته ی قرمز گاه با جلو آمدن تاب، تو می رفت و گاه با عقب رفتن تاب، بیرون می آمد. هوا سرد بود و آذر ماه توی باغ رخنه کرده بود …
پنجه اش گاه از سرما بی حس می شد، گاه از حرصی که توی تنش جاری بود لمس نگاهش به ناخن های قرمز رنگش افتاد … سر لاک ناخن شست پایش پریده بود … نفس عمیقی کشید، بخار دهانش در فضای گرگ و میش دیده نمی شد … حافظ هنوز سر زانویش معطل بود… انگشت اشاره اش لای کتاب جا مانده بود و نگاهش به حوض بود. ماهی های خواب رفته … حتی میو خان هم این دم صبح، هوس ماهی قرمز به دلش نزده بود و دور حوض نمی پلکید… چشم چرخاند و دور تا دور عمارت را تماشا می کرد …
میزهای شیشه ای روی هم تلنبار شده بودند و صندلی هایی که حاضر و آماده مانده بودند ته باغ،که چیده شوند. ریسه های خاموش… دیس و ظروف کرایه ای… انگشتش را از لای کتاب بیرون کشید. نفسش را باز فوت کرد و مجدد فوت کرد و باز تکرار… قلبش سنگین بود. دلش، مغزش همه ی جانش از همیشه سنگین تر بود. نگاهی به دست راستش انداخت و انگشتر تک نگینی که می دانست نگینش زیادی اصل است! کمی دولا شد و بار دیگر تفأل زد، کتاب را باز کرد و زیر لب خواند…
آیا سایتهای دانلود رمان از نظر قانونی مشکلی دارند؟
آیا رمانهای پیشنهادی شما مناسب برای کودکان زیر 12 سال هستند؟
آیا سایتهای دانلود رمان از نظر قانونی مشکلی دارند؟