| چهارشنبه 24 اردیبهشت 1404 | 09:40

رمان خوان

دانلود رمان

دانلود رمان دارکوب pdf پاییز
  • نام: دارکوب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: پاییز
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: ۵۸۷
رامین مهندس قابل و باسواد که به سوزان دختر همسایه علاقه منده. با گرفتن پیشنهاد کاری از شرکتی در استرالیا، با سوزان ازدواج می‌کنه، و عازم غربت می‌شن. ولی زندگی همیشه طبق محاسبات اولیه، پیش نمی‌ره و ...
رمان اوتای از اکرم حسین زاده
  • نام: رمان اوتای
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: اکرم حسین زاده
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 2351
من مردی‌ام که به جرم تن ندادن به رسم و رسوم از زادگاهم بیرون کردن، من هم خوب از خجالتشون در اومدم، ولی دنیا بدجوری گرده! الان جوری گشته که بهم احتیاج پیدا کردن ولی من الان یه بوکسور حرفه‌ای هستم با کلی اسم و رسم و ثروت... و من شرط کمک رو ازدواج با زیباترین دختر زادگاهم تعیین کردم...
رمان اغیار از هانی
  • نام: رمان اغیار
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: هانی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1114
نازلی 21 ساله با اندوهی از غم به مردی ده سال از خود بزرگتر پناه میبرد، به سید محمد علی که....
رمان رخنه از نگار رازقندی
  • نام: رمان رخنه
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: نگار رازقندی
  • ویراستار: رمان خوان
امیر حافظ یه مرد پر نفوذ و قدرتمند که ازش هر خلافی بر میاد و این دلیل بر این میشه که نیکی همسرش که تازه یک بچه یک ساله هم دارن از هم طلاق بگیرن اما حافظ به نیکی اجازه نمیده بچش رو ببینه مگر این که هر بار …
رمان دالاهو از نگار رازقندی
  • نام: رمان دالاهو
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: نگار رازقندی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 2165
یاسر مردی از تبار کورد که بعد از مرگ صمیمی ترین دوستش "طاهر"، مسئولیت خانواده‌ش رو بر عهده میگیره؛ آفاق "بیوه‌ی طاهر" رو به عقد خودش در میاره. اما جنجال از جایی شروع میشه که آهو "دختر طاهر" دست و دلش رو می لرزونه و از مرد جدی که یک ایل ازش حساب می برند، به عاشق و دلباخته دختر خونده خودش تبدیل میشه و...
رمان خاکستری از نگار رازقندی
  • نام: خاکستری
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: نگار رازقندی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: ۱۶۳۵
(بدون سانسور) دانلود رمان خاکستری از نگار رازقندی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم _خاله؟ الان چشم‌‌های تو آبیه یعنی همه چیزو آبی میبینی به جسم ریز میزه درنا که روی پام نشسته بود خیره شدم و خندیدم. -مگه چشم هاش تو که قهوه ایه همه چیو قهوه ای مبینی بچه؟ بهم خیره شد ...
رمان خاموشی از مریم پیروند
  • نام: رمان خاموشی
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: مریم پیروند
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1252
امیرحافظ پسری که مجبور میشه با بیوه‌ی برادرش ازدواج کنه در حالی که خودش کس دیگه‌ای رو دوست داره و با رابطه‌ی پنهانی که با سلما داشته اونو باردار کرده و این موضوع زمانی پیش میاد که امیرحافظ با زن‌داداش بیوه‌ش ازدواج میکنه و وقتی میفهمه سلما حامله‌ست بهش اجازه نمیده بچه‌شو سقط کنه و ...
رمان کوئوکا از رویا قاسمی
  • نام: رمان کوئوکا
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: رویا قاسمی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1436
یه دختر شیطون همیشه خندون که تو خانواده پر خلافی زندگی می کنه که سر و کارشون با مواد مخدره ولی خودش یه دانشجوی درسخونه که داره تلاش می‌کنه کسی از ماهیت خانواده اش خبردار نشه... غافل از اینکه عموی دوست صمیمیش که یه آدم خشک و متعصبه خیلی وقته پیگیرشه و وقتی باهاش آشنا می‌شه صهبا تازه می‌فهمه که اون...
رمان وسوسه های شورانگیز از نیلوفر قائمی فر
  • نام: رمان وسوسه های شورانگیز
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: نیلوفر قائمی فر
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 642
زندگی دختری به نام مایاست که با وجود داشتن پدر مادری بیخیال و بی مسئول، خودساخته و مستقل بار میاد اما پر از عقده و کمبود، در بیست و دوسالگی به اجبار پدر و مادرش مجبور به عقد پسری پولدار با جرایم پوشیده در میاد، دوماه بعد عقد پس از ملاقات با منصور دوست پدرش و وکیلی زبده، تصمیم میگیرند از کسری، همسرش جدا بشه و در این طی عشقی شورانگیز سر تاسر لحظه هایی پر از هیجان و احساس پیش میاد اما این عشق یک جا در فرازو نشیبی غیر قابل پیش بینی قرار میگیره، اتفاقی که نمیشد حتی بهش فکر کرد…
رمان اشتباه صحرا از سعیده براز
  • نام: رمان اشتباه صحرا
  • ژانر: عاشقانه، هیجانی
  • نویسنده: سعیده براز
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1417
صحرا دختری که برای دیدن دوست پسر مجازیش به بهانه ی اردو از خونه اشون به شهر دوستش میره اماوقتی به خونه ی دوست پسرش میرسه. میفهمه رفته خارج و اون همون جا جلوی در از هوش میره ووقتی به هوش میاد برادر دوست پسرشو بالای سرش می بینه و پیام های تهدیدآمیزی از طرف پدرش که میگه دیگه حق برگشت به خونه رو نداره و صحرا می مونه برادرشوهر بداخلاقی که اونو مثل یه انگل می بینه و ...
رمان تشریفات از سرو روحی    
  • نام: رمان تشریفات
  • ژانر: #عاشقانه #معمایی
  • نویسنده: سرو روحی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 2464
سوفیا شایگان دختری مستقل است که مدیریت رستوران تشریفات که متعلق به پدرش است را بر عهده دارد. با افتتاح رستورانی شیک درست رو به روی رستورانش اتفاقاتی جدید برای زندگی شخصی و حرفه ای او رقم می خورد.
دانلود رمان گیوا pdf راحلهdm
  • نام: گیوا
  • ژانر: عاشقانه، هیجانی
  • نویسنده: راحلهdm
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 3592
گوهر زنی چهل ساله که بعد فوت شوهرش تو مجازی با پسری آشنا میشه که همسن دخترشه... گوهر محبت ندیده به حدی دلبسته شاهرخ میشه که متوجه نیت اون نمیشه و پای شاهرخ و تو زندگی خودش باز می‌کنه... همه چی از جایی شروع میشه که شاهرخ دلبسته‌ی گیوا (دختر گوهر) میشه!! و حماقتی که تبدیل شد به ...
رمان چشم زخم از دریا دلنواز
  • نام: چشم زخم
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: دریا دلنواز
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: ۱۹۵۷
(بدون سانسور) دانلود رمان چشم زخم از دریا دلنواز با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم حلما دختر مستقلی است که با انجام پروژه های دانشگاهی برای سایر دانشجویان، کسب درآمد میکنه.. ولی مدتیه بخاطر مشکل مالی دنبال کاری با درآمد بالاتره... پدر و مادر حلما براش گذشته سیاهی رو رقم زدن که حلما فقط ...
رمان ستیا و دهکده طلسم شده
  • حجم: 1.82 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com
موضوع رمان ستیا و دهکده طلسم شده، در مورد دختری است که توی یه دهکده طلسم شده گرفتار میشه و باید برای خلاصی از اونجا تو یه مسابقه شرکت کنه...... نام این اثر: رمان ستیا و دهکده طلسم شده نگارنده: بهناز مهدوی نیکو سبک: عاشقانه، تخیلی قسمتی از رمان ستیا و دهکده طلسم شده تو جنگل راه می رفتم و دنبال یه مسیر بودم تا ...
رمان داغ شقایق
  • حجم: 8.17 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com
با دعا و صلوات مادرم راهی مدرسه شدم. باید تمام لحظه های این سال تحصیلی را در ذهنم ثبت می کردم. چون آخرین سالی بود که مدرسه می رفتم. خیلی خوشحال بودم که توانسته ام تا این درجه پیشرفت کنم. با سحر که بهترین دوستم بود راهی مدرسه شدیم. بین راه رو به سحر کردم و گفتم: «چه حیف شد ...
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!