- نام: رمان جان و شوکران
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی #انتقامی
- نویسنده: بهاره حسنی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 594
شوکران گیاهی است سمی، بیخ و ریشه آن سمی است. ولی در عین حال، برای تسکین دردهای سرطانی دارویی مفید است. هم درد و هم درمان، هم زخم و هم مرهم، هم نیش و هم نوش، هم مرگ و هم جان… و این چیزی است که گاهی ما آدم ها به آن دچار هستیم. زخم می زنیم، درد تولید می کنیم، می شکانیم و می کشیم… ولی در عین حال مرهم هستیم، هم دردیم، ترمیم می کنیم و جان می دهیم. حکایت غرییب است زندگی ما آدم ها، گاهی آن چنان در چیزی غرق می شویم که فقط لحظه را می بینیم… دیگر هیچ چیز برایمان اهمیت ندارد، فقط لحظه…
- نام: رمان می بخشم ولی فراموش نمی کنم
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی #همخونه ای
- نویسنده: افسانه نیک پور
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1004
درباره دختری به نام ماهان است که به دلایل خاصی با مردی به نام جهانگیر در آمریکا ازدواج میکند که هرگز او را ندیده و آنچه از او میداند محدود میشود به گفتههای خانواده جهانگیر از او. ماهان وقتی به نیویورک میرسد با واقعیتهایی روبرو میشود که تماما با آنچه در ذهن داشته متفاوتند. ناگزیر به زندگی سختی در کشوری بیگانه تن میدهد و از حقیقت زندگی خود کلامی به خانوادهاش نمیگوید.
- نام: رمان اگر چه اجبار بود
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: nazi nazi
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 567
همه چیز برای من یک بازی بود... یک بازی تلخ و اجباری... اصلاً نمیدونستم با این بازی چی به سر خودم و اون بیچاره میاد... فقط برام آبروی بابام مهم بود... اما اون بیچاره..!! تقصیری نداشت... مجبور بودم در برابر نگاه های سرد و پرسشگرانش فقط سرمو بندازم پایین و سهم اون فقط سکوت بود..سکوت…!! صدای خرد شدن غرور و احساس و شخصیتشو میشنیدم..اما..کاری از دستم برنمیومد... خودمم بازیچه بودم! این لکه ی ننگی بود که داشت آبروی چندین ساله ی بابامو میبرد.. چاره ای نبود..! نمیدونستم تا کی باید همدیگر رو تحمل کنیم.. اما بد کردم باهاش! خیلی بد! اما هر چی بود.. باید خودمو آماده ی یه زندگیه جهنمی و شوم که در انتظارم بود میکردم.. خودمو به تقدیر سپردم..هر چه بادا، باد….!!
- نام: رمان به طعم شکلات
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: حانیا بصیری
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 600
شهرزاد یه دختر شاد و سرزنده و البته نویسنده است که بخاطر ادامه تحصیل و پیشرفت توی حرفه مورد علاقه اش یعنی نویسندگی، به همراه برادرش محسن که سودای پولدار شدن توی سرشه محل زندگیشونو به مقصد تهران ترک میکنن و هرکدوم به دنبال این هستن که پیشرفت کنن و زندگی موفقی رو برای خودشون رغم بزنن، اما درست وقتی که هردوی اونا توی مسیر موفقیت قرار گرفتن و دارن ازش لذت میبرن سرنوشت اون روی بی رحم خودشو بهشون نشون میده و اتفاق ناگهانی براشون میفته و ادامه زندگی رو براشون سخت میکنه، اتفاقی که باعث میشه شهرزاد سرزنده و خوشحال داستان تبدیل به یه دختر نا امید بشه و راهی جز پایان دادن زندگی براش نمونه ...
- نام: رمان ابله ها زنده می میرند
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: فاطمه زارعی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 693
میخوام منجی تو بشم... بیا از این وضعیت خودت رو نجات بده. یه زندگی جدید با هم بسازیم، یه زندگی که همه بهش غبطه بخورن... متوجه ای؟! -میخوای زنم شی؟ گونههای مهرا رنگ گرفت، سرش را زیر انداخت و با خجالتی دخترانه آرام پلک زد. با صدایی که ته ماندههایی از خجالت درونش بود، گفت: «با اجازه بزرگترها، بله.»
- نام: رمان ورای عشق
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: مبینا یزدانی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1016
آیان مشایخ پسری است که به اجبار با وجود همسرش نفس، خواهر خوندش رو عقد می کنه ...
- نام: رمان میوه انتقام
- ژانر: #عاشقانه #انتقامی
- نویسنده: حانیا بصیری
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 120
بذر کینه را در دل خود کاشتم درختی شد بنام نفرت و میوه ای داد بنام "انتقام" آدرینا بعداز پنج سال انتظار دنبال باعث وبانی کشته شدن پدرشه و در این بین اتفاقات غیر منتظره ای رخ میده که سعی به دور کردن آدرینا از هدفش داره. اماهیچ چیز مانع آدرینا نمیشه حتی "عشق " آدرینا برای انتقام گرفتن تبدیل به آدم خشک وخشنی میشه که فقط و فقط به فکر یک چیزه "انتقام "
- نام: رمان غمزه ای برای دیاکو
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: سارا اصل
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2039
غمزه دختری که برای از ارث محروم نشدن پدرش قبول میکنه با کسی که پدر بزرگش شرط میکنه ازدواج کنه وبعد هم برای مدتی ایرانو ترک کنه درحالی که از بچگی عاشق دیاکو بوده و برای اینکه دیاکو باهاش بازی کنه بهش اجازه میداده که در عالم بچگی اونو لمس کنه بااین حال هنوز هم عاشق دیاکوست اما نمیخواد قبول کنه چون با این که حتی شوهرشو تاحالا ندیده فکر میکنه بودن با مرد دیگه ای گناهه و این که وقتی فقط 13سالش بوده دیاکو غیبش میزنه الان هردو دوباره برگشتن دیاکو هنوزم دیوانه وار غمزه رو میخواد اما غمزه از این خواستن شونه خالی میکنه چون شوهر داره در حالی که....
- نام: رمان مغلوب شیطان
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: فاطمه علوی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2574
اون یه ویرانگر بی رحم پر از خشونت و وسوسه ست! اون هرکی رو بخواد تو دام خودش میندازه و از صفحه روزگار محو می کنه. کارن مارشال یه شیطان واقعی! و تو رستا! چاره ای در مقابل اون نداری جز تسلیم شدن، تو دخترک گستاخ و بی پروای شرقی باید خودت رو به اون ببازی با اینکه سرسختی اما نمی تونی در مقابل اون دووم بیاری، پس دست و پا نزن و تسلیمش شو.
- نام: رمان شوهر غیرتی من (جلد اول)
- ژانر: #عاشقانه #درام
- نویسنده: ناشناس
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 515
این رمان روایت یک دختر 14 ساله به اسم نازگل را روایت می کند که با سنگدلی توسط خانوادش به خان روستا برای همسری فروخته میشه تا براشون یک وارث بدنیا بیاره. سالار یک مرد بیرحم که دچار بیماری و بلاهای زیادی هم به سره نازگل میاره تا اینکه.... پایان خوش... عروس ارباب زاده جلد دوم این رمان در حال تایپ...
- نام: رمان عشق پنهان
- ژانر: #عاشقانه #انتقامی
- نویسنده: ریحانه علی کرم
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1534
دو فرد که با کینه و نفرت باهم ازدواج کردند آن هم ازدواج اجباری طبق رسوم خانوادگی قربانی خودخواهی عشق خواهر و برادرشان شدند ... مردی که در خشونت و بیرحمی یکه تاز تمامی دوران هاست آرزو ها و خوشحالی های دخترک برای انتقام به یغما میبرد، پناه دختری که مجبور به ازدواجی قرار دادی با پسری به نام آهی میشه و...
- نام: رمان جنوب
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: بهاره حسنی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 500
فرقی ندارد که در کجای زمین باشیم،شمال یا جنوب، تو از شمال می آیی و به جنوب می رسی، به جنوب پر از نور و گرما، زمانی که پرندگان به طرف جنوب کوچ کردند، چشم انتظارت خواهم ماند… این کتاب از زبان دختر داستان، یاسمین روایت میشه... با خوندن این کتاب ناگفته ها یی دیگر براتون تداعی خواهد شد، قلم زیبا و پرکشش... گرههایی که باز شدنش یک شوک بزرگ در داستان ایجاد میکند... دنیای رنگی رنگی، النگوهای دلبر و چتریهای یاسمین قراره کلی دلتونو ببره...
- نام: رمان دل های بی قواره
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: نیلوفر قنبری
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2671
یک روحانی همسر بسیار زیبایی داره. اما مهرگان خوشبخت نیست. چرا؟ چون همسرش راز بزرگ و مخوفی داره که زندگیش رو بر باد میده...
- نام: رمان بزن بهادر
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: فاطمه سلیمانی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1036
بزن بهادر به معنای شجاع و دلیر گفته بودند دزد شبگیر جنون... در خیال واهی تصمیم ها مینشیند. آنقدر دلبر و دلربا که خدا میداند. نمیدانم کجا و چهطور، فقط این را میدانم در جادهی تنهایی دزد شبگیر جنون من تو بودی! جنونی که با تو لذت داشت. حرف دلت را در پس نگاهت خواندم و هر بار دورتر از تو، پا به جادههای متروکه گذاشتم... تو دم از عشق زدی و من، آنقدر سرم گرم شد که نفهمیدم گاهی عشق... حرف حساب بر کلهاش فرو نمیرود! راستی، عشق مگر کله هم دارد؟! جوابش شاید بیمنطق ترین جواب عالم باشد! عشق اصلا، منطق ندارد...
- نام: رمان خشت و آیینه
- ژانر: #عاشقانه #همخونه ای
- نویسنده: بهاره حسنی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 453
پسری که از خارج میاد تا یه دختر شیطون و غیر قابل کنترل رو تربیت کنه... این کار واقعا متفاوت خواهد بود. شخصیت ها و نوع داستان متفاوت خواهند بود. در این کار شخصیت اولی خواهیم داشت که پر از اشتباه است. پر از ندانم کاری. پر از خامی و بی تجربگی. می خواهیم که با هم و در کنار شما به یک پختگی و ثبات شخصیتی در او برسیم. یک بلوغ ذهنی. شخصیت متزلزل و کوچک داستان ما، در انتها پخته و با ثبات و آرام خواهد شد. کسی که با همه کس و همه چیز سر ناسازگاری و عناد دارد، در انتها بالغ و فهیم می شود. حالت باری به هر جهت بودن او رشد خواهد کرد و تبدیل به کسی خواهد شد که برای اهدافش تلاش خواهد کرد.....