| سه شنبه 2 اردیبهشت 1404 | 20:47

رمان خوان

دانلود رمان

رمان حاجی منم شریک از عاطفه منجزی
  • نام: رمان حاجی منم شریک
  • ژانر: #عاشقانه
  • نویسنده: عاطفه منجزی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 722
آوا ایت( دختر صدا پیشه و هنر مند) و هادی خان ایت در مالکیت خانه مسکونی شان نصف نصف شریک هستند. ولی چه حیف که پدر سهم خود را به مبلغ ناچیزی به صدرالدین فروخته و او می خواهد آوا را مجبور کند که سهم خود را هم به همان قیمت ناچیز بفروشد ولی آوا نمی گذارد! یعنی حتی شده مدتی با ترس هاش یعنی موش و دیو و منگلوسی هم خانه شود...    
  • 14,115 بازدید
رمان بی گناه و شوالیه از سام کرسکنت
  • نام: رمان بی گناه و شوالیه
  • ژانر: #جنایی #خارجی
  • نویسنده: سام کرسکنت
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 510
وایپر ملقب به آدم شریر و بد نهاد، یه کابوس، و مرگ برای استخدام شدن بوده. اون به خاطر کشتار های سریعش شناخته شده‌ ست، بنابراین وقتی یه مبلغ هفت رقمی برای ضربه جدیدی بهش پیشنهاد میشه تعجب نمی‌کنه. اون باید سریع پیداش کنه و همه چیز رو از بین ببره. وقتی علامت گذاری اون برای کُشتن معلوم میشه که یه دختر بچه بیست‌ ساله معصوم با چشم های آبی بزرگه، اون نباید به یکی از این چیزها اهمیت بده، ولی اون این کار رو می‌کنه. وایپر میخواد اون دختر رو واسه خودش نگه داره. پدر ناتنی پِپر مادرش رو کشته و از اون زمان به بعد پپر در حال فرار کردن بوده.
  • 544 بازدید
رمان پنج ضلعی از شقایق لامعی
  • نام: رمان پنج ضلعی
  • ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
  • نویسنده: شقایق لامعی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 450
ضلع اول/امیر؛ نگاهش رو از موهای کوتاه و بلوند دختر گرفت و دوخت به ساعت مچیش. کمتر از دو ساعت دیگه با آدمی که مهرداد معرفیش کرده بود، قرار داشت. انگشت های ظریف دختر که روی بازوهایش نشست، به خودش آمد و چشم هاش رو بست. حالا دلش پگاه رو می خواست! بیشتر از هر موقعی! دلش تنگ شده بود برای اون موهای بلند و مشکی!
رمان تاروت از سرو روحی
  • نام: رمان تاروت
  • ژانر: #عاشقانه #انتقامی #معمایی
  • نویسنده: سرو روحی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1379
رازک دختری از خانواده معمولی برای طرح دانشگاهی وارد شرکت ساختمانی بنام و مطرحی از یه خانواده پولدار میشه که درنهایت بعداز مخالفت هر دو خانواده به ازدواج رازک و صاحب شرکت منتهی میشه درست زمانیکه رازک طرحی برای یه پروژه به شرکت ارائه میده که باعث سود دهی بالا و پیشرفت شرکت میشه با پاپوشی که مادرشوهر مستبدش براش رقم میزنه به زندان میافته و حکم طلاق غیابی بدستش میرسه...    
  • 1,126 بازدید
رمان دیکتاتور (دوجلدی) از غزل داداش پور
  • نام: رمان دیکتاتور (دوجلدی)
  • ژانر: #عاشقانه #جنایی
  • نویسنده: غزل داداش پور
  • تعداد صفحات: 132
آری من یک دیکتاتور هستم تمام تو را فقط برای خودم می خواهم. رمان روایت گر زندگی دختری 17 ساله به نام فریحا هست... دختری با زندگی ساده و پدری بدتر از بد، پدر فریحا فردی معتاد که دست بزن دارد مرتکب به قتل می شود و فریحا را در این شهر پر از گرگ تنها می گذارد، اما فریحا نمیدانست که پدرش پول زیادی یه شایگان شایسته بدهکار است. شایگان شایسته فردی مغرور و خشن که کمتر دختری می تواند او را راضی نگه دارد اما چه کند هر چقدر زورگو و دیکتاتور باشد نمی تواند از چشمان زمردی فریحا بگذرد...    
  • 715 بازدید
رمان پیمان خونی (سه جلدی) از هلن هارت
  • نام: رمان پیمان خونی (سه جلدی)
  • ژانر: #عاشقانه #تخیلی #بزرگسال #خون آشامی #خارجی
  • نویسنده: هلن هارت
  • ویراستار: رمان خوان
« دانته» خونآشامی در حال گرسنگی است .چیزی که مشتاق آن هست، خون قرمز انسان است. پس از اسیر شدن به عنوان برده خونی برای یک خونآشام زن، او بالاخره فرار می کند .در نهایت، شامه اش او را به نزدیکترین بانک خون می فرستد، تا گرسنگی اش را برطرف کند. پرستار اورژانس «ارین همیلتون» یک شیفت شب شلوغ دارد... تا اینکه یک غریبه زیبا را در بانک خون بیمارستان پیدا می کند. منطقش به او می گوید، که او را به داخل بیاورد. اما او با احساسات قویتر و ناآشنا تلاش می کند، تا از مردی که به نظر عجیب شیفته عطر او شده است، محافظت کند...    
  • 1,460 بازدید
رمان غم تماشا ندارد از زهرا بیگدلی
  • نام: رمان غم تماشا ندارد
  • ژانر: #عاشقانه
  • نویسنده: زهرا بیگدلی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1039
قصه‌ از جایی شروع میشه که دختر قصه همراه خانواده‌ش وارد ایران میشه، با یه خاطره‌ی بد دست و پنجه نرم می‌کنه. تو همین حین درگیر یه همکاری و بعد یه ماجرای عشقی میشه ولی اتفاقایی که براش به صورت مرموزی می‌افته باعث میشه یه معما رو کشف کنه... حالا چرا "غم تماشا ندارد"؟ بخونید آخر قصه متوجه میشید که کجای قصه باید چشم ببندید و نگاهش نکنید...    
  • 147 بازدید
رمان بد_خوب از شقایق لامعی
  • نام: رمان بد_خوب
  • ژانر: #عاشقانه
  • نویسنده: شقایق لامعی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1631
در مورد دختری به اسم آذین که مهندسی پزشکی خونده وتو یه شرکتی مشغول کاره به اسم مدیکاب، مدیکاب تصمیم میگیره برای جلوگیری از ورشکستگی آذین رو به عنوان جاسوس بفرسته شرکتی که داره همه امتیازات رو میگیره وآذین به اسم نگار ادیب فر میره شرکت پژوهان و ادامه ماجرا...
  • 81 بازدید
رمان نیکوتین از شقایق لامعی
  • نام: رمان نیکوتین
  • ژانر: #عاشقانه
  • نویسنده: شقایق لامعی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 3148
سَرو، از یک رابطه‌ی عاشقانه و رمانتیک، دست می‌کشه و کمی بعد‌تر، مشخص می‌شه علت این کارش، تمایلاتی بوده که تو این رابطه بهشون جواب داده نمی‌شده و تو همین دوران، با چند نفر از دوستان صمیمیش، به یک سفر چند روزه می‌ره؛ سفری که زندگیش رو دستخوش تغییر می‌کنه! سرو تو این سفر، با وریا بردارشوهر صمیمی‌ترین دوستش آشنا می‌شه. بعد از این سفر، اتفاقاتی می‌افته‌ که زندگی سرو و وریا، باهم گره می‌خوره و جریاناتی پیش می‌آد، که حقایقی رو میشه و...    
  • 942 بازدید
رمان تو پاییز زندگی کن از ا_اصغرزاده
  • نام: رمان تو پاییز زندگی کن
  • ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
  • نویسنده: ا_اصغرزاده
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 610
پاییز که میشه، طُ میان تمام خش خش برگ ها، میان باران، میان همه ی کوچه پس کوچه های پاییز زده، در دل تمام درختانی که زرد و نارنجی شدن هستی.. طُ اصلا میان همه ی لبخند های منی، هنگام قدم زدن تو دل پاییز، موقع خوردن شکلات داغ تو زرد های مهر ماه و بوییدن اولین نارنگی پاییزی.. طُ خود منی، در اول پاییز! گاهی مجبوری بر خلاف دلت تصمیم بگیری، بشکنی اما نذاری کسی که تمام وجودته نابود بشه! اجبار به خاطر طُ، زیباترین خواستنِ دنیاست! تو پاییز زندگی کن صبر هم کفاف این همه درد را نمی دهد!
  • 124 بازدید
رمان دزد و شاه دزد از شیوا بادی
  • نام: رمان دزد و شاه دزد
  • ژانر: #عاشقانه
  • نویسنده: شیوا بادی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 329
داستان سیاوش راد آشنایی اتفاقی او با رز، دختری که برای درمان بیماری مادرش مجبور به دزدی می شود، سیاوش شاید رفتار ها و نیتش در ابتدا خنده و شادی بود، شاید تمام عمر با پول و عنوان پدرش زندگی کرده، اما این اولین باری است که کاری را خودش به تنهایی انجام می دهد و برای شخص مقابل اسطوره شده و با غرور عنوان شاه دزد را به دست می آورد…
  • 417 بازدید
رمان اجساد گرم از آیزاک ماریون
  • نام: رمان اجساد گرم
  • ژانر: #عاشقانه #تخیلی #فانتزی
  • نویسنده: آیزاک ماریون
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 443
آر زندگی پر شور و شوقی ندارد، او یک زامبی‌ست. هیچ خاطره‌ و هیچ شخصیتی ندارد. حتی نبض هم ندارد. ولی کمی با دیگر مرده‌های همراهش تفاوت دارد. ممکن است گه‌گاه آدم بخورد ولی ترجیح می‌دهد پله برقی سواری کند و در هواپیمای 747 دنجش که به آن خانه می‌گوید، آهنگ‌های سیناترا گوش کند. یا از مدنیت نابود شده یادگاری‌هایی برای خودش جمع کند. و بعد با دختری ملاقات می‌کند. اول به عنوان اسیر و بعد به عنوان میهمانی ناراضی، جولی انفجاری از رنگ‌های زندگی در دنیای خاکستری آر به وجود می‌آورد و تغییری در درون آر شروع به شکوفه زدن می‌کند. هرچند خیلی خوشمزه به نظر می‌رسد ولی دلش نمی‌خواهد این دختر را بخورد، برعکس دلش می‌خواهد از او محافظت کند. ولی پیوند نامحتمل‌شان موجی به راه می‌اندازد که حتی نمی‌توانند تصورش کنند و دنیای مأیوس‌کننده‌شان ممکن نیست بدون یک جنگ تغییر کند...
  • 1,866 بازدید
رمان بازیچه از س_م
  • نام: رمان ب
  • ژانر: #عاشقانه
  • نویسنده: س_م
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1121
داستان دختری ساده و بی ریاست به اسم لیلا با طبعی لطیف و شاعرانه که دو تا عشق نافرجام رو تجربه می کنه. بنابراین تلاش می کنه سرنوشتش رو جوری دیگه ای رقم بزنه و به عشق حقیقیش برسه. غافل از اینکه قراره بازیچه عشق قدیمیش بشه....
  • 165 بازدید
رمان حوالی کیلومتر دوازده از شقایق لامعی
  • نام: رمان حوالی کیلومتر دو
  • ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
  • نویسنده: شقایق لامعی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 989
داستان راجب دختریه که با همکارش دوست بوده، ریسش لو میده که پسره زن بازه بعد با رئیسش ازدواج میکنه و به خاطر یه سری دلایل میخوان جدا بشن...
  • 372 بازدید
رمان عذاب دوست داشتن از شقایق لامعی
  • نام: رمان عذاب دوست داشتن
  • ژانر: #عاشقانه
  • نویسنده: شقایق لامعی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 600
نه فقط عشقت، تو خودت هم "ممنوعه "بودی! ماندنت، خواستنت، داشتنت، همه و همه "ممنوعه" بودند! "شيرين "من بودم، گفته بودی "فرهاد"می شوی، تيشه به دست می گيری، "بيستون "می شكافی، گفته بودی... و "فقط "گفته بودی...! و من در گير و دار گفتن هايت بود ، كه فهميدم "فرهاد " تو نبودی، ديگری بود ! آرامشِ تو از جنس "عذاب " بود و عذابِ او ، از جنس " دوست داشتن "
  • 236 بازدید
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!