- نام: رمان بغض های خفته
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: آزاده میرزایی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1489
امیرحافظ پسری اصیل که عاشقانه سارا را دوست دارد اما درست شب عروسی پا روی همه تمایلات مردانهاش میگذارد و دست به تازه عروسش نمیزند...
- نام: رمان آین
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: زهرا درزی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 237
آیناز دختری شیطون و مغرور رمانی هست درباره ی دختری به اسم آیناز محمدی دختری که در مقابل پسرا مغروره و صدالبته زبون دراز؛ سه تا دوست داره با اسم های نیلوفر، نسیم و الهه که مثل خواهراشن تک فرزند خانواده محمدی و عزیز دردونه است باباش کارخونه داره و مامانش دندون پزشک وضعشون فوق العاده خوبه مسیر زندگیش از برخورد با پسری به اسم سهند راد تغییر میکنه سهند مثل آیناز مغروره و همش تو جنگ و دعوان تا اینکه اتفاق های میوفته ک عاشق هم میشن و ...
- نام: رمان نگارگر خاموش (جلد اول)
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی #روانشناسی
- نویسنده: نیلوفر پورحسین
- تعداد صفحات: 1601
دختری خاموش به اسم همسا، با وجود محدودیتی که در برقراری ارتباط دارد، دوستانی بامعرفت و صمیمی پیدا کرده است. رابطهی دوستانه و جدید او با الهام، که یکی از شاگردانش در آموزشگاه نقاشی است و آشنایی او با اشکان، برادر تندزبان و پرخاشگر الهام، باعث روبرو شدن همسا با تجربههای جدید و لمس حسهای ناب و متفاوت میشود، اما مشکل جدید همسا این است که چهطور از پس زبان تند و تیز اشکان برآید...
- نام: رمان ستی
- ژانر: #عاشقانه #جنایی #هیجانی #انتقامی
- نویسنده: پاییز
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 3642
هاتف، مجرمی سابقهدار، مردی خشن و بیرحم که در مسیر فرار از کسایی که قصد کشتنش را دارند مجبور به اقامت اجباری در خانه زنی جوان میشود. مردی درشتقامت و زورگو در مقابل زنی مظلوم و آرام که صدایش به جز برای گفتن «چشم» شنیده نمیشود...
- نام: رمان خزان
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: فاطمه حیدری
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2876
_ اِ اِ چرا اینطوری رانندگی میکنی؟! ماشین را کنار زد وکلافه غرید به خشکی شانس! _چه مرگته؟! -فکر کنم بنزین تموم کردیم! با حرص لب زدم مگه بنزین نزده بودی؟ خورشین سری تکان داد و گفت چرا ولی میبینی که تموم شد! نگاهی به دور و اطراف انداختم و گفتم حالا وسط جاده به این خلوتی چیکار کنیم؟! از ماشین پیاده شد و گفت باید از یکی بگیریم...!
- نام: رمان نی
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: نیلوفر پورحسین
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1413
دکتر حامی برزین، فرزند ارشد اشکان برزین! دل در گرو عشق دختر عمهاش، نیاز، دارد که از کودکی با آنها زندگی میکند. نیاز بارها، حامی را در جریان حسی که به او دارد، قرار میدهد؛ اما حامی به دلایلی هرگز حرف قلبش را بازگو نکرده. سرانجام با وقوع اتفاقاتی، نیاز و حامی، هر دو به عشق یکدیگر اعتراف میکنند؛ منتها درست روز پرو لباس عروسی، نیاز طی یک حادثه، به لوب فرونتال مغزش آسیب میرسد و بر میگردد به دوران کودکیاش...
- نام: رمان پسر م
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: نسیم رسام
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 893
دختر 19 ساله ای که مادرش فوت میکنه و کلی ارث بهش میرسه!اما پدر ناتیش تمام مال و اموال دخترک بالا میکشه و خونهاش رو به پسر پولداری بنام تهران عرفانیان میفروشه!بادیگارد های نامزد تهران، کارن و با کتک از خونه اش بیرون می کنن اما...
- نام: رمان همسر اجباری
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: مه گل
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1125
داستان دختری طرد شده … که ناخواسته قربانی شده ی یک دسیسه شیطانیست و به یک باره از دنیایی به دنیای دیگر تبعید میشود دنیایی که هیچ سنخیتی با رویا های او ندارد… دنیایی که خلاصه میشود در یک مرد…مردی مغرور و عاشق …که در دلش جایی برای آنا ندارد و…
- نام: رمان عشق تا جنون
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: نوشین اصلانی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1916
داستان از یک اتفاق غم انگیز برای دختر قصه سوگند آغاز میشه که بعد از سال ها با صمیمی ترین دوست برادرش که از طرفی هم پسر عمه شون محسوب میشه، توی مراسم فوت آقاجونش توی خونه باغ شون دیدار میکنه. پسر عمه ای که سال ها به خاطر اختلاف بین پدر و مادر هاشون ازش دور بوده و فقط این وسط با سامان ،برادر سوگند، که از برادر هم بهش نزدیک تره و رفاقت عمیق و برادریشون رو توی این سال ها حفظ کردند، ملاقات می کنه...
- نام: رمان نمیزارم بری
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: ببار بارون
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 246
داستان، داستان عشق است. مهتا دختری جوان اسیر عشق پسردایی تحصیل کرده اش رامتین است... غافل از اینکه رامتین از او متنفر است… روزها میگذرد… ماه ها و سال ها... روزگار دست این دو جوان را در دست هم میگذارد اما… این احبار حاصلی جز شب های غمگین و محزون مهتا و روزهای پرکار و خشمگین رامتین ندارد… اما! زمان همه چیز را حل می کند. گذر زمان عشق مهتا را همچون جوانه ای در قلب رامتین کاشت و به دنیا امدن دو فرشته ی کوچک از جنس بهشت و با آمدن بهار عاشقی این جوانه رشد کرد و تبدیل شد به عشقی جنون آمیز...
- نام: رمان ساچلی
- ژانر: #فانتزی #معمایی #پلیسی
- نویسنده: سمیرا حسن زاده
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2253
سید محمد علی سی و دو ساله به علاقهی ساچلی شانزده ساله پشت میکند و میرود؛ ولی درست سالها بعد زمانی که برمیگردد با دختری روبه رو میشود که زیباییاش چنان خیره کننده است که حتی نمیشود ثانیهای از او چشم گرفت... ولی اکنون ساچلی، ساچلی سابق نیست؛ بزرگ شده است؛ لوند شده است خانم شده است جایگاهها عوض میشود... حال نوبت علی است که او را به سمت خود بکشد و او را از آن خود کند... امّا سوال این است آیا ساچلی همچنان عاشق علی است یا نه؟! یا مهر کسی دیگر را بر دل نشانده است...
- نام: رمان وسوسه ام کن
- ژانر: #عاشقانه #هیجانی
- نویسنده: مریم عباسقلی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1916
کامیار مرد اتو کشیدهای که وسواسش اولین چیزی هست که ازش به یاد میارن! ناف بریدهی دخترعموش هست که هیچ علاقهای نسبت بهش احساس نمیکنه، کیمیای عاشق! اما در این بین که کامیار سعی در وقف دادن خودش با شرایط و کیمیا داره، اتفاقی میافته که همهچیز رو متوقف میکنه… البته در درونش! این اتفاق، نمیتونه یک دختر دوستداشتنی باشه؟!
- نام: رمان یک طرفه
- ژانر: #عاشقانه #طنز
- نویسنده: صبا مولا_رضوان ط
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 770
افرا دختری فوق العاده شوخ و شیطونه که با یه تلنگر میفهمه همه احساساتی که مدت ها فکر می کرده عشقه سوتفاهم بوده و طی یه سری اتفاقات عشق واقعی میاد سراغش عشقی که برخلاف همیشه بجای درد شادی رو به همراهش میاره و و افرا رو عاشق میکنه ... تو این رمان خیلی از شخصیتا خاصن و مطمنم که بعد رمان تو فکرتون زندگی خواهند کرد. رمانی که با عشق نوشتیم و امیدوارم چند لحظه کوتاهم که شده لبخند رو مهمون لباتون بکنه...
- نام: رمان اتهام واهی (جلد دوم)
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: ماریا
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 4709
من دختر مذهبی که پدرم به خاطر آبرویش و نقشهی برادر و همخونم، مجبورم کرد پای سفره ی عقد پسری بشینم که عاشق دخترخاله اش بود... به خاطر حفظ جونم و مخفی موندن رازی که قدرت فاش کردنش رو نداشتم نقشه ی خودکشی کشیدم و فرار کردم... شهربهشهر رفتم و رسیدم به خونه ی کسی که از انسانیت بویی نبرده بود. آرتین مهدوی مردی پرغرورو زخم خورده و بدبین... معلم دخترش شدم... با صیغه کردنم مجابم کرد وارد نقشش بشم... آرتین مهدوی بزرگ رو دیوونهی خودم کردم... حالا من موندمو آرتین و انگشت اتهام مردمی که بویی از انسانیت نبرده بودن...
- نام: رمان نفوذی (جلد اول)
- ژانر: #عاشقانه #انتقامی #پلیسی
- نویسنده: ماریا
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 671
سرگرد امیر علی پلیس خشن و متعصبی که به عنوان نفوذی وارد باند مافیا می شود و به دستور رئیس باند و لو نرفتن مأموریت چند ساله اش، مجبور می شود دختر سرهنگ را گروگان بگیرد… و رئیس باند ازش می خواهد به دختر سرهنگ… امیر علی هیچ گاه فکر نمی کرد برای نجات جان دختر سرهنگ مجبور شود چنین اجباری را قبول کند و کینه ی انتقام را در دل دلارام بکارد. یک رمان مرموز و هیجانی و فوق العاده خواص…