- نام: رمان برگ ریزان
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: ناشناس
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2580
سحر پدرش رو از دست داده و نامادریش به دروغ و با دغل بازی تمام ارثیه پدریش سحر رو بنام خودش میزنه و اونو کلفت خونه ش میکنه. با ورود فرهاد...
- نام: رمان سیاه ب
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: مدیا خجسته
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 733
سیاه بازی حکایتی تلفیقی از زندگیِ دو مَرده. هر کدوم درست و نادرستِ خودشون رو قبول دارن و هر کدوم به نحوِ خودشون دنبالِ معنیِ واقعیِ زندگی میگردن! درستِ یکی نادرستِ اون یکی؛ مردونگیِ یکی نامردیِ اون یکیه! براشون مهم نیست. راه و رسم زندگیشون بر پایه ی درست و غلط هاییه که با شخصیتشون عجین شده! سیاه بازی ولی واژه ی کلیدیِ این بازیه! واژه ای که ناخوانده و مرموز با زندگیشون گره خورد و سرنوشت و زندگی خیلی از نزدیکاشون رو تحت شعاع قرار داد !...
- نام: رمان قمار
- ژانر: #عاشقانه #جنایی
- نویسنده: کریستین اشلی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2508
نینا شریدن که بخاطر اتفاقی که برای برادرش افتاده، صدای برادرش را در ذهنش می شنود برای یک وقفه بین خودش و نامزدش به سفری به کوه های کلرادو می رود. قرار بود یک کلبه ی خالی در میان دل کوهستان باشد ولی وقتی به آن کلبه ی سحر انگیز رسید مردی بنام مکس آنجا بود که خودش را صاحب خانه معرفی کرد و اعلام کرد که اشتباهی در اجاره ی خانه رخ داده و از نینا خواست تا در دل شب و در میان کولاک به شهر برگردد ولی....
- نام: رمان همر
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: ریحانه نیاکام
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 279
همراز دختری که در گذشته اتفاقاتی افتاده که پدر و مادرش و از دست میده و با خالش زندگی میکنه و در این بین با آمدن عموی همراز و برگشتن همراز پیش خانواده پدریش و اشنا شدنش با امیرارسلان...
- نام: رمان تیدا زاده نور یا تاریکی
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: EVRINA
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 635
عظمت و شکوه نیاکانمان بر کسی پوشیده نیست، بارها و بارها، از حکمرانی حق و حقیقت پادشاهی نیاکانمان شنیده ایم و نشانه هایش را در ستون های قد علم کرده پارسـه (معروف به تخت جمشید) به چشم دیده ایم. تیدا هم مثل تو!.. مثل ما!… حتی نزدیک تر از هر کسی به نسل ما!.. هویتش را جایی جا نگذاشته که بخواهد پیدایش کند!… فقط نیازش به مرور است و یاد آوری! اینجا بحث قانون و حق و عدالت نیست! حرف از ذات است و هویت!
- نام: رمان پری زاده
- ژانر: #تخیلی #بزرگسال
- نویسنده: ف_ر
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1420
مازر ، جنی که عاشق پریزاد میشه . نامزد دخترک رو میکشه و به جای اون باهاش ازدواج میکنه....
- نام: رمان زندانی
- ژانر: #هیجانی #بزرگسال #خارجی
- نویسنده: اسکای وارن
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 680
اولین باری که دیدمش، پر قدرت بود. با ماهیچه هایی که تهدید درونشون موج میزد... اون خطرناکه، وحشیه، و زیباترین چیزیه که من تاحالا دیدم... پس مثل همیشه پشت عینک و کتابم پنهان شدم، کاری که همیشه انجام میدم. چون منم رازهایی دارم... بعد، تو زندان، توی کلاس نوشتنی که من تدریس می کردم، سروکلش پیدا شد و من و با صداقتش نابود کرد... صداقتش توی اسراری که به من می گفت، پنهان کردم رازهای خودمو سخت تر می کرد...
- نام: رمان خان کوچک (جلد دوم)
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: فاطمه عبدی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 488
فواد خانی که تن مردم روستا با هر اخمش به لرزه در میاد عاشق دختر عمشه ولی سراب عاشق خدمتکار عمارت اون شده باهاش فرار میکنه، بخاطر غرور زخمیش سراب رو عذاب میده تا روزی که اون دختر میفهمه فواد عاشقشه و عشق خودش به محمد واقعی نبوده و عاشق عاشقانه های فواد میشه، یه دفعه شب عروسی سراب توسط محمد دزدیده میشه و....
- نام: رمان ساتی (جلد اول)
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: فاطمه عبدی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 283
دختری به اسم گندم که شوهرش مرده و قراره طبق رسم ساتی اون رو هم زنده زنده قبر کنن. خان روستا که برادر شوهرش میشه عاشقانه دوسش داره برای نجات جونش جلوی این رسم می ایسته و در عوض باهاش ازدواج می کنه همه چی خوب پیش میره تا این که...
- نام: رمان به کجا چنین شتابان
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: دلآن
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1566
گلابتون دختری ک دوبار سخت برای کنکور وکالت خونده ولی هر دوبار هیچی مجاز نمیشه بعد اون افسرده میشه همه ی اطرافیانش این دیپلمه بودن رو میکوبن تو سرش حتی دوست پسرش برا مصاحبه میره به دفتر یه نشریه خیلی معروف برای منشی گری و در حالی ک انتظار نداره، با استخدامش موافقت میشه مدیر و مسئول یکی از بخش های اونجا دوتا دوست خیلی صمیمی ان ک زندگی گلاب ب این دوتا دوست بدجور گره میخوره و...
- نام: رمان ویتامین_AD
- ژانر: #عاشقانه
- نویسنده: اُمگا
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1143
نقاشی را دوست دارم، گلها را درون گلدان میکشم، نمک را در نمکدان میکشم، ماهی را در ژرفای دریا میکشم، آب را در حوض میکشم، ماه را در شب میکشم، عروسک را در دست سارا میکشم، پدر را پشت در، با دستی پر میکشم، خنده را بر چهرهی تو میکشم، عشق را در سینهی تو میکشم، دستم را در دست تو میکشم، من نقاشی را دوست دارم ولی… درد را هم با عشق میکشم تا روزی که… آرامآرام پر بکشم!
- نام: رمان بهار خزان
- ژانر: #عاشقانه #انتقامی
- نویسنده: ریحانه نیاکام
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 530
امیرارسلان به خاطر کینه از خانواده ای، دختر خانواده رو اسیر خودش میکنه تا انتقام بگیره ولی متوجه میشه بهار دختر اون خانواده نیست و بهار هم قربانی اون هاست. نقشه ای میکشه. از طرفی از بهار خوشش اومده از طرفی میخاد به وسیله بهار انتقامشو بگیره...
- نام: رمان زخم پاییز
- ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
- نویسنده: معصومه آبی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 548
قصه ی زخمِ پائیز داستانِ راهیِ... پسرِ جوونِ قصه مون که زندگیِ عجیب و شاید آرومی داره. اما راهی رو باید شناخت و وقتی شناختینش شاید تعجب کنین ! راهی با همه ی چیزهایی که داره، خیلی چیزها نداره! راهی از خیلی چیزها خسته اس و کاری کرده که اگر بفهمن اطرافیانش، احتمالا باهاش خیلی خوب برخورد نمیکنن! راهی رو میخوایم همراهی کنیم تو زندگیش. با فرازها ، فرودها ، تنهایی ها ، تبعیض ها ، مشکلات ، عشق ، خنده و زندگی . . . و ناباوری!
- نام: رمان کدبانوی سفارشی
- ژانر: #عاشقانه #بزرگسال #خارجی
- نویسنده: الکسا ریلی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 335
کش مککالیستر وقت نداشت قرار بذاره و زن زندگیش رو پیدا کنه. پس عروس سفارشی راحتترین راهی بود که میتونست شریک زندگیش رو پیدا کنه. فکر میکرد انجام دادن این کار اشتباهه تا اینکه چشمش به پرتوی نور کوچولوی مقابلش افتاد که به زندگیش نور میبخشید. هرگزعشقی واقعی مثل این توی مخیلهاش نمیگنجید.هرگز فکر نمیکرد شیفتهی زنی بشه که کنترلش رو از چنگش دربیاره. حتی بلدنبود چطوری باید با یه زن رفتار کنه....
- نام: رمان قرعه به نام سه نفر
- ژانر: #عاشقانه #طنز
- نویسنده: فرشته تات شهدوست
- ویراستار: رمان خوان
داستان در رابطه با سه تا برادره که وکیل پدرشون اطلاع میده که پدرشون ویلایی رو قبل از مرگش به نام این سه نفر کرده. با رفتن این سه برادر به ویلا و دیدن سه تا خواهر که آن ها هم ادعای مالکیت دارن داستان شروع میشه و....