- نام: رمان خیلی دور خیلی نزدیک
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: زهره خواجه پور
- ویراستار: رمان خوان
داستان زندگی ثمینی است که در میان مشکلات و اختلافات گذشته و حالِ دو برادر به نام حامد و حکمت سر راه آنها قرار میگیرد. ثمینی که با وجود علاقهی کورش به او، از سر کنجکاوی و برای نزدیکتر شدن به حامد...
- نام: رمان گناهم عاشقی بود
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی، درام
- نویسنده: سیاوش_68
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 113
قصه زندگی فرشته ، دختری که رازی توی زندگیش هست که حتی نزدیکترین افراد خونواده اش از اون خبر ندارن ، و اما بازگشت پسر دایی اش باعث مرور گذشته و ...
- نام: رمان نیستی تا ببینی
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: mahtabiii_75
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 178
گذشته در چشمانم مانده است ، عبور ثانیه های رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است . چشمانت را با شقاوت تمام بر روی حقایق بستی . صبور میمانم و بی تفاوت میگذرم . که نفهمی هنوز هم دوستت دارم . بی تو بودن را معنا میکنم با تنهایی و آسمان گرفته ، آسمان پر باران چشمهایم ، بی تو بودن را معنا میکنم با شمع ، با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه ، بی تو بودن را چگونه میتوان تفسیر کرد وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است؟
- نام: رمان باجه موذی گری
- ژانر: عاشقانه، طنز، پلیسی
- نویسنده: نسترن اکبریان
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 422
درست در آن هنگامی که ماجرا خوب پیش می رفت، پلیس برای اداره بهتر وارد صحنه شد؛ غافل از آنکه صحنه را اشتباهی رفته بود! بی آنکه بداند سنگ در مرداب قلبی یخ زده انداخت و در اوج، بدل به افسانه ها همچون زیبایی خُفت! در سکوت پیله های قلبی را شکافت و در زمان وصال، صحنه ای که دستساز آن دو بود بر سرشان آوار شد!...
- نام: رمان انتقام و آبرو (جلد اول)
- ژانر: انتقامی، هیجانی، بزرگسال
- نویسنده: لیانا دیاکو
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 437
دوست پسر من یه چیز ارزشمند از سردسته ی مافیا دزدید.! آخرین همسرش رو که به خاطر زیبایی خیره کننده اش، بهش لقب پرنسس خورشید داده بودند. اونا فرار کردند و منو تو لونه شیر جا گذاشتند. حالا من تو چنگ رئیس مافیا اسیر شدم. مردی عضلانی با سری شیو شده و شهرتی وحشتناک: همسرکُش. در حالی که سر و صورتم از کتک هایی که خوردم کبوده، اون عاقبتم رو توی صورتم تف میکنه: از این به بعد مال منی. تاوان بلایی که دوست پسرت سر آبروم آورد از تو میگیرم....
- نام: رمان عشق و آبرو (جلد دوم)
- ژانر: مافیایی، بزرگسال، خارجی
- نویسنده: لیانا دیاکو
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 356
اسم من لوسیا دلوچیه... دختر یکی از شرورترین جنایتکارای این کشور، پییترو دلوچی به عنوان زنی که در دنیای تبهکارها به دنیا اومده، سرنوشت من از قبل نوشته و مهر و موم شده. در تنهایی و انزوا، تحت تدابیر شدید امنیتی بزرگ میشم، در 18 سالگی در محراب کلیسا می ایستم و به دامادی از یک ازدواج از پیش تعیین شده بله میگم و تا ابد به زندگی مفلوکانهی خودم ادامه میدم.این سرنوشت هر زنیه که اطرافم میشناسم. حتی مادر خودم. شب سال نو،وقتی 17 سالم بود پدرم بهم خبر داد که قراره جشن نامزدی من برگزار بشه...
- نام: رمان نوشن
- ژانر: عاشقانه، همخونه ای
- نویسنده: شیوا اسفندی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 161
نوشناز اصلا تو نخ ازدواج نيست راستش رو بخواييد از ازدواج ميترسه آخه اون به باکره بودنش شک داره... و پسره هم اصرار داره و هر روز کلي پيغام و پسغوم براي ازدواج البته به ظاهر کار سورن قصه ماست اما در اصل همه کار پدرشه واِلا براي سورن اصلا مهم نيست که طرفش کي هست وکاملا بيخيال و اهل دختر بازيه...
- نام: رمان نذار
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: پریسا حصیری
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 435
غیاث مرد بسیار جذابی است که سالهاست عشق در گروی نسیمی دارد که با اعتقادات خانواده ش همخوانی ندارد و زمانی که می خواهد به او بدون خانواده ش پیشنهاد ازدواج دهد می فهمد نسیم پنهانی با کسی دیگر ازدواج کرده است. غیاث یاغی شده از خانواده ش تصمیم می گیرد بر خلاف اعتقادات خانواده ش قدم بردارد و با سواستفاده از دختران جوان آبروی پدرش را به حراج بگذارد که با دختری به نام بهار رو به رو می شود دختر پاک و مهربانی که آواره شده است...
- نام: رمان ممنوعه
- ژانر: عاشقانه، انتقامی
- نویسنده: مهتاب_ر
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1029
اتابک پسری مغرور و قمار بازه حرفه ای که سره بازی قمار با یه نفر سر زنش شرط بندی میکنه و ازش زنشو می خواد رامش به عنوان یه برده پا به خونه ی اتابک میزاره که داستانای جذابی با هم دارن....
- نام: رمان شرعی ولی غیرقانونی
- ژانر: عاشقانه، انتقامی
- نویسنده: سمیه_ف_ح
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 301
زنانی هستن که شرعین. زنانی هستن که واقعاً مادرن. مادر بچه هایی حلال. شرعی بدون هیچ شک و شبهه ای. زنانی با عقد نکاح دائم. اما … آیا همه ی زنها قانونین؟ اگه زن کسی شدی، عقدی و شرعی ولی تیزی زیر گلوت گرفتن که تو این طایفه اسم هیچ مردی نباید بره تو شناسنامه ی هیچ زنی، چیکار می کنی؟ چطور می خوای ثابت کنی ازدواج کردی ؟ چطور می خوای ثابت کنی مادر شدی ؟ چطور می خوای جدا بشی وقتی هیچ جایی حق نداری مهم ترین واقعه ی زندگیتو ثبت کنی؟ زنی می تونه طلاق بگیره که بتونه اثبات کنه ازدواج کرده....
- نام: رمان بوسه تقدیر
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فریده شجاعی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 375
نگين نامزدي خود با شهاب رو به ازاي پولي كه پيروز مي تونه پدرش رو از ورشكستگي نجات بده بهم مي زنه ولي هر چه سعي مي كنه نمي تونه عشق شهاب رو از سر بيرون كنه، او همراه پيروز كه 17 سال از او بزرگتر بود به استكهلم ميره و....
- نام: رمان تنفر دوار
- ژانر: عاشقانه، جنایی، معمایی
- نویسنده: زهرا حشم فیروز
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 518
شرایط اسف بار اقتصادی تنه ی محکمی به اختلافات طبقاتی زده و فاصله ها دوچندان شده و در این بین که مردم با بحران بی کاری دست و پنجه نرم می کنند یک سایت کاریابی پیشنهاد ویژه ای را در سراسر کشور پخش می کند اما…
- نام: رمان رژیستور در تاریکی
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: نسترن حمزه
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 749
به هم ریخته ام. به هم ریخته ام وتمام من به هم ریخته است. نمیدانم به کدامین طلوع دل ببندم تا غروب نکند. نمیدانم از چه شبی بگذرم که سپیده سر بزند. نمیدانم از چند جهنم گذر کنم که وعده ی بهشت برسد. هیچ چیز نمیدانم. تنها پلک میبندم و سلام میدهم به کوره راهی که پیش روی ماست. کوره راهی که سناریوی یک خداحافظی میشود. خداحافظی از اقاقی ها! خداحافظی از سایه های بی سایه! خداحافظی از...
- نام: رمان نوش دارو
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: شادی عبادی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 940
من داریوش بزرگمهرم. سلطان زعفرون ایران! وارث تاج و تخت بزرگمهر.. با حدود هزار نفر کارمند و کارگر زیر دستم و صد تا مزرعه کشت زعفرون... همه چیز از وقتی شروع شد که یه دختر بچه رو به فرزند خوندگی گرفتم... نمی دونستم اون دختر بچه بزرگ میشه و میشه بلای جونم. نمی دونستم کسی که جای پدرشم، کسی که بابایی صدام می کنه میتونه با چشمای درشت و معصومش این طوری خونه خرابم کنه... تا حدی که بعد از این همه سال تحمل کردن طاقتم طاق شه و...
- نام: رمان سیندرلا
- ژانر: عاشقانه، کلکلی
- نویسنده: مهدیه سلیمانی حصاری
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 504
مهدیه دختری که برای تحصیل از مشهد به تهران میاد و با مردی مغرور و جذاب سرگرد امیرسام سلطانی آشنا میشه... همیشه با هم کل کل و لجبازی میکنن ولی کم کم بطور جنون وار دلباخته هم میشـن... تا اینکه روزی که قرار بود عقد کنن امیرسام دچار یه سوءتفاهم بزرگ میشه و مهدیه رو از خودش میرونه در صورتی که داستان یه چیز دیگس... ولی بعد مدتـها دوباره با هم روبه رو میشـن و مهدیه زمین تا آسمون با مهدیه قبل فرق کرده... پسری مغرور و عاشق و دختری لجباز و دلبر....