- نام: رمان شهر تمشک های خونی
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: پگاه مرادی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 712
داستان در مورد زندگی اشنایی وازدواج یه خواننده با یه دانشجوی پزشکی هست که باعشق با همدیگه ازدواج میکنن اما به مرور زمان یادشون میره تا اینکه سامان اینقدر تو کار خوانندگی و گلاره تو زندگی غرق میشن که محبت ها فراموش میشه و کارشون به جدایی میرسه بعد از طلاق اتفاقاتی میفته که جالبن...
- نام: رمان زنانگی
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فروغ خوانساری
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 4079
دختری به اسم ترانس که به خاطر وابستگی عاطفی، که به بچه همسر اول، شوهر قمار باز و خائن و بی غیرتش پیدا کرده مجبوره باهاش زندگی کنه و زیر بار هر خفتی بره چون میترسه با طلاق گرفتن دیگه اون بچه رو نبینه....
- نام: رمان شوهر آهو خانم
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: علی محمد افغانی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 512
شوهر آهو خانم نام رمانی اثر علی محمد افغانی است . مضمون اساسی این رمان توصیف وضع اندوه بار زنان ایرانی و نکوهش از آئین چند همسری است. در این رمان مناسبات خانوادگی و ضوابط احساسی و عاطفی مرتبط بدان بازنمایی شده است. این کتاب جایزه بهترین رمان سال را از آن خود کرد. رمان 900 صفحه ای شوهر آهوخانم (1340) خیلی زود نویسنده اش را به شهرت رساند. «انجمن کتاب ایران» آن را به عنوان داستان برگزیده سال 1340 انتخاب می کند و منتقدان وقت به ستایش از آن می پردازند
- نام: رمان ویانا نیوز
- ژانر: عاشقانه، طنز، کلکلی
- نویسنده: آمنه آبدار
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1625
ویانا دختر سر به هوایی که با پارتی بابای پر نفوذش توی یه مجله خبری معتبر شروع به کار می کنه و این سر آغازی میشه برای آشنایی با آویز و ماجرا های طنزشون. آویز پسر خود ساخته از قشر ضعیف جامعه ست که با مرگ پدرش سرپرستی کل خانواده بر عهده اش افتاده و کار کرده.... این بین ویانا می تونه زندگی آویز رو از این رو به اون رو بکنه و شخصیت های جدیدی که وارد رمان میشن تغییراتی در زندگی آویز و ویانا به وجود میارن و با یه ماموریت خبری، خیلی چیز ها رو میشه...
- نام: رمان زندگی خصوصی یک زن
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: زینب ایلخانی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 327
قصه دلدادگی امیر حسین و ارغوان که با رفتن ناگهانی و بی خبر امیر حسین ارغوان میماند و دلتنگی و که با زخم زبون ها باید کنار بیاید. با همون خودكار واسم این شعر رو نوشتي؟ واسه من نوشتى؟! هنوز ارغوانت بودم؟ میگن دیگه هیچى مثل قبل نیست... میگن امیرحسین عوض شده، همه چیش فرق كرده! میگن ایران نیستي... بعضى وقت ها كه با یه شماره ناشناس شمارهت رو ميگیرم، وقتي ميبینم ماه هاست این خط اعلام خاموشي ميكنه باورم میشه همه چیز خاموش شده!
- نام: رمان تمساح خونی یک آکواریوم را بلعید
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: نگار_قاف
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1649
-من خيلي بيرحمم مهرزاد. اينو به گوشت نرسوندن؟ مهرزاد لبخند زد: -ميخواي بيرحم بازي كنيم؟ تا الان دلرحم بودم، ولي ميخوام به بازي هيجان بدم. فشار دست هاش رو دور شونههامون بيشتر كرد و گفت: -به خاطر تو، فقط يكي از دخترا رو ميبرم. نظرت چيه؟ فراز جوابي نداد. مهرزاد ادامه داد: -يه لطف ديگه هم بهت ميكنم. تو بگو كدومو ببرم. چطوره؟ خيلي بهت حال دادما. اصولا با دشمنام انقدر مهربون نيستم. فراز اخم كرده بود. محكم گفت: -ولشون كن مهرزاد! -تازه داره خوش ميگذره. -داري بد بازياي رو شروع ميكني....
- نام: رمان فراموشی مادربزرگ
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی، طنز
- نویسنده: روشنک.ا
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 535
بهناز دختر شوخ طبع و خیال پردازی هست که خلاف میلش به اجبار والدین هنر را رها میکند و در رشتهای که علاقهای به آن ندارد ادامه تحصیل میدهد. پس از فارغ التحصیلی دو سالی را به استراحت میگذراند که این دو سال اعضای خانوادهاش از بیکاری او ابراز نارضایتی میکنند. در نهایت پدرش تصمیم میگیرد او را برای مراقبت از مادربزرگ پیرش که مبتلا به آلزایمر است به روستایی در شمال بفرستد....
- نام: رمان آفوگاتو (جلد اول)
- ژانر: عاشقانه، فانتزی
- نویسنده: آتوسا ریگی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1656
ماجرای یه دختر قلدر... که برای محافظت از خانواده اش مجبور خودش شکل پسرا کنه و اونم بخاطر خواسته پدرش چون پسر نداشته اسمش هم سروش هست و این وسط اتفاقاتی می افته. بخاطر اینکه باورش کنند کم سختی نکشیده...
- نام: رمان بی ستاره
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: مریم ریاحی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 121
زنی جوان با داشتن دو فرزند از طرف شوهرش خیلی مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته تا جایی که دیگه اعتماد به نفسی توی وجود این زن نمونده. با ورود همسایه ای جدید و رفتار های همسایه …
- نام: رمان نوبت عاشقی
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: تکین حمزه لو
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 506
با حسرت از ان سوی خیابان به تابلوی بزرگ و زیبای کتاب فروشی نگاه کرد و یاد روزهایی افتاد که در فضای خنک ومطبوع که انباشته از بوی کاغذ و صحافی بود کتاب ها را نگاه می کرد و از دنیای رنگارنگ جلدها به ورق های سفید وخطوط ریز وسیاه سرک می کشید. اه کشید وسر برگرداند تا سوار ماشینش شود اما با انگیزه ای ناگهانی از خیابان گذشت. چر باید عجله می کرد؟ چکار مهم وبزرگی داشت؟ آن او که هیچ دلش نمی خواست به خانه برگردد...
- نام: رمان می درخشد
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: معصومه بهارلویی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 586
انتخاب شغل سایه، دختر امروزی و طبق مد روزِ ستاره و یاسر، رانندگی است! نه از سر احتیاج، از روی آرمانگرایی! حتی مخالفتهای پدر و مادرش و مانی، پسر داییاش، هم خیلی رویش تاثیر ندارد! روزی از همان روزها پشت فرمان ماشینش کشیک مهد کودکی را میدهد که رادین آن جاست و کمکم پایش را به زندگی خانوادهی شریف باز میکند! راننده خصوصی رادین، پسر بابک شریف میشود، بابک، یا به قول رادین، باباکی که خودش به اندازهی کافی گذشتهاش مجهول است و نمیخواهد سرگرمی و دلگرمی جدیدی در زندگیاش داشته باشد! این خواست اوست، اما خواست سایه چیز دیگری است...
- نام: رمان عاشقانه ای برای پسرم
- ژانر: اجتماعی
- نویسنده: تکین حمزه لو
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 318
این عاشقانه تراژدی فریاد تمام زن های ایرانی ست که می خواهند پرواز کنند اما شرایط جامعه بال و پر آن ها را قیچی می کند تا از صرافت پرواز بیفتند...
- نام: رمان
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: تکین حمزه لو
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 198
اتوبان مثل ماری سرد و تاریک به نا کجا آباد می رفت. باد سرد اواخر زمستان گاهی تکانی به ماشین می داد؛ اما سرعت پژوی سیاه آنقدر زیاد بود که در مقابل باد سر خم نکند. جای تعجب داشت اتوبان که همیشه حتی در آن ساعت شلوغ بود، آن شب خلوت بود و جز تک و توک ماشین هایی که شاید از مهمانی به خانه بر می گشتند، خبری نبود. اما راننده پژو شاید به عادت همیشه در خطوط خالی و خلوت لایی می کشید. همراهش سر خوش و هیجان زده بی آنکه از دیوانه بازی های دوستش بترسد همراهی اش می کرد...
- نام: رمان بعد
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: تکین حمزه لو
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 265
محبوبه با همراه خانواده اش به محله ی جدیدی نقل مکان می کند در خانه جدیدی کم کم به پسر همسایه که هر روز هنگام مدرسه رفتن محبوبه به منتظر دیدن او بوده دل می بنده در حالی که هیچ چیز از او نمی دانسته است تنها از مادرش شنیده بوده که ان جا منزل زهرا خانم است تا این که زهرا خانم از مادر محبوبه می خواهد که به خواستگاری محبوبه بیایند محبوبه با رضایت تمام اجازه ورود خواستگار ها را می دهد اما روز خواستگاری متوجه می شود که...
- نام: رمان کارما
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: تکین حمزه لو
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 344
دربارۀ دختری به نام آوا است که در خانواده ای مرفه رشد یافته است. فصل اول کتاب در دانشگاه و در حال و هوای کلاس “اندیشه های اسلامی” روایت می شود، بین آوا و دوستانش با دانشجویی به نام طاهره درگیری لفظی بر سر عمل زیبایی رخ می دهد و همین امر ماجرایی تلخ را رقم می زند....