- نام: رمان در امتداد باران
- ژانر: عاشقانه، پلیسی
- نویسنده: SarA
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 990
وکیل جوان و موفقی با پیشنهاد عجیبی برای حل مشکل دختری از طریق خواندن دفتر خاطراتش مواجه می شود و در همان ابتدای داستان متوجه می شود که این دختر را می شناسد و در دوران دانشجویی با او همکلاس بوده است… این رمان برداشتی آزاد است از یک اتفاق واقعی است...
- نام: رمان رسوایی تلخ و شیرین
- ژانر: عاشقانه، معمایی
- نویسنده: مهین عبدی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 864
حاج عمو همیشه میگفت دختری! دختر را با غلظت و غیظ میگفت و مو بر تنم راست میکرد! پا روی پا میانداخت و با چشمان ریز شدهاش تمام تنم را رصد میکرد و من در عالم بچگیهایم خودم را جمع میکردم و بر خودم میلرزیدم! و گاه به این فکر میکردم که حال اگر دخترم چه خبط و خطایی کردهام؟ و باز هم حاج عمو بود که بریدهبریده حرفهایش را به خورد گوشهایم میداد! -دختر باید بلد باشه غذا بپزه! باید بلد باشه بلند نخنده! جلف و سبک نباشه! آت و آشغال به صورتش نزنه! دختر جاش تو خونهست نه بیرون خونه!
- نام: رمان دنیز
- ژانر: عاشقانه، جنایی، غمگین
- نویسنده: سانیا ملایی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 731
دختری به اسم دنیز، از سن ده سالگی کنار یک نامادری کلی بلا سرش می آید، و حالا عشقی یک طرفه نسبت به پسر عمه اش دارد که خواهر ناتنیش هم عاشق اوست و همیشه دنیز را از نزدیکی به برنا دور می کند، نامادری دنیز یعنی مهلا، یک قاتل حرفه ای که آدما را به آسانی میکشد، مدت ها میگذرد و طی اتفاقاتی برنا مهلا و دافنه رو لو می دهد، مهلا...
- نام: رمان پنجره رو به عشق
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: آریانا
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 377
دنیل و الا دو نفر متفاوت و متضاد هم هستند الا دختری پولدار که به هیچ مردی اعتماد نداشت و دنیل پسری که بخاطر فقر وقت هیچ کاری نداشت اما در همسایگی هم قرار میگیرند و آنها هر روز جلوی پنجره منتظر هم هستند تا باهم صحبت کنند اوایل مییونه خوبی نداشتند تا اینکه...
- نام: رمان ستاره ها مسیر را نشانت میدهند
- ژانر: عاشقانه، معمایی، پلیسی
- نویسنده: زهرا ارجمندنیا
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1774
حکایت خانواده ی نسبتا مذهبی و دختری در دل این خانوادست که کار خطرناکش باعث شده پا در مسیر پر پیچ و خمی بزاره. داستان دو کاراکتر اصلی داره و در مقابل از پسری صحبت می شه که مربی یک باشگاهه و گذشته ی تلخی داشته. نسبت خونی این دو نقش اصلی با هم و پا گذاشتنشون در این راه پر خطر باعث می شه داستان جلو بره...
- نام: رمان خانه خانم بزرگ
- ژانر: عاشقانه، معمایی، ترسناک
- نویسنده: زهرا عبدی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 158
ویدا، دختری شیطون و صد البته مرموز است، در تمام خاندان فامیلی او را دختری شرور و گستاخ می شناسند، یکی از روزها، پدر ویدا بدبیاری به بار می آورد که تنها راه چاره و تنها راه حل سفری به سرزمینی دور است، که با همکاری فردی از خانواده همسرش مشکل او حل شود، در این بین ویدا خود مشتاق رفتن به این سفر می شود، که مادر و پدرش در کمال تعجب و حیرت زدگی دخترک، مانع رفتن ویدا به این سفر می شوند و او را به دست خانم بزرگ می سپارند و...
- نام: رمان شروق
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی، کلکلی ، هیجانی، روانشناسی
- نویسنده: نیلوفر قائمی فر
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 712
درباره ی یه دختریه ک قد خیلیییی کوتاهی داره. عاشق یه پسری میشه که حامله میشه. بعد برای کمک میره پیشه دایی اردوان که اسمش ادیب کاتب و...
- نام: رمان نمک گیر
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: معصومه بهارلویی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 980
شاید رویا... رویایی که باید به واقعیت می پیوست... دیگر هیچ از دنیا نمی خواست... همین...! همین که یک دستش توی حلقه ی موهای او باشد و یک دستش دور کمر او و دست جسورش روی چال گونه اش...
- نام: رمان من (man)
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: نیلوفر قائمی فر
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 505
رمان Man با اسم لاتین مطرح میشه تا ایهام اسم به تصویر کشیده بشه، Man در لاتین به معنی یک مرد است و در فارسی به معنی خویشتن؛ این رمان ارتباط مستقیمی با هر دو معنی داره… این رمان بعد از تحقیق از منابع مختلف نگارش شده و میشه گفت اولین رمانی هست که حداقل در ایران با این موضوع مطرح میشه و هدف اصلی اطلاع رسانی به خوانندگان و روشن بینی و شفاف سازی موضوع است،پدیده ی Man تنها یک قدرت و خواست الهی و جهش ژنتیکی ست نه یک گناه و خشم و عذب الهی…
- نام: رمان مرگنو
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: زینب ایلخانی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 559
اهورا مزدا پاكزاد نوازنده معروف ايراني ويالون در اتريش است كه طرفداران زيادى دارد. اهورا زندگى بسيار مرموز و پيچيده اى دارد او بسيار خشن و بي رحم و سرد است. به طور خيلى مشكوكى زن هايى كه با او وارد رابطه مى شوند بعد از چندى دست به خودكشى مى زنند، فريال اخرين ماهى اسير قلاب اهورا مزداست كه پرده از راز بزرگ او با قدرت عشق بر ميدارد و همراه فريال خواننده از سير عاشقانه زندگى گذشته اهورا مزدا با خبر مي شود و جواب خيلى از معماها حل مي شود...
- نام: رمان دانشجوی من
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فرزنه رضانیا
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 114
داستان در مورد، یک استاد دانشگاس که بخاطر اتفاقی که دروان کودکیش رخ داده افسرده و تاریک دنیا شده. اما یه سری اتفاقات در طول مدت تدریسش رخ میده که باعث می شه یه سری تصمیمات بگیره…
- نام: رمان خورشید خونین شده
- ژانر: عاشقانه، معمایی، ترسناک
- نویسنده: محدثه کمالی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 449
سهیل پشت پا زد به همه چیز و رو گرداند از عشقی که میتوانست تسلایش باشد اما نمیدانست پنج سال بعد چشمانی را میبیند که او را به یاد تمام نداشته هایش میاندازد. آنقدر شبیه، آنقدر همتا که عشق را در دلش زنده کرد، اما رازی مگو در چشمان آن دختر هویدا بود. رازی که...
- نام: رمان دانشجوی من
- ژانر: عاشقانه، کلکلی
- نویسنده: سارن
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 660
درباره دختری شر و شیطون به اسم شبنم ک روز اول دانشگاه وقتی ک با بدترین شکل ممکن وارد کلاس میشه با مرد جوونی ک ادعا میکنه استاده برخورد میکنه و از همون اول بینشون کلی کشمکش پیش میاد و کلی باهم کلکل دارن برخورد یه دانشجوی شر و شیطون و مردی پر جذبه و جذاب ک داستانی جذاب میسازه...
- نام: رمان حس ممنوعه
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: نیلوفر قائمی فر
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 498
قبل نگارش متن اصلی رمان؛ حائز اهمیت هست که توضیح بدم، این رمان مانند رمان های دیگر کاملاً براساس موضوعی مشابه با واقعیت نوشته شده و تنها قسمتهای حاشیهای رمان، ساختۀ ذهن بنده هست. شخصیتهای اصلی رمان یکی از مراجعانم بوده که دچار این مشکل بوده،قابل ذکر هست که موضوعات پرداخته شده در این رمان یکی از پروژههای ترم هشتم دانشگاهم بوده و یکی از پوشیدهترین آسیبهای اجتماعی است که در اجتماع کوچیکی به نام خانواده رخ میده و اشاعه مخربش به جامعه برمیگرده. علت نگارش این رمان بیشتر اطلاع رسانی بوده، نه به مشکل اصلی پرداختن.
- نام: رمان دختر خوب
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: نیلوفر قائمی فر
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 516
ماحی دختری جوون هست که بنا بر یک تصمیم برای بهتر شدن وضعیت خانوادگیش هفت سال زندگیش دست خوش روزگاری نامشخص و تیره شده حالا با گذر این هفت سال بر حسب یک اتفاق با مردی آشنا می شود که تمام زوایای زندگیش فقط به وجود ماحی بستگی دارد تا از هم نپاشد. ماحی برای او و زندگیش و خانواده اش شبیه نوش داروییست که قبل مرگ به دستشان رسیده و در این میان ماحی همون روزگاری از همه ی ماست که فکر می کنیم دیگر آخر دنیاییم و بدرد زندگی نمی خوریم اما میفهمیم میتونیم دلیل زندگی یک نفر باشیم...