- نام: رمان دیوانه شدم برگرد
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: نسیم غلامی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 909
یه دختر بدون خانواده تو یه دنیا به این بزرگی زندگی کنه، تو هر شرایطی قابل درک نیست، اونم واسه منی که با رفتن حسام تنها بچه خونه بودم. آره شاید از دید خیلیا من لوس بودم. دختری وابسته به مامان و باباش، دختری که تمام زندگیش نوازش های مامان و باباش بود، با نفسشون نفس می کشید، با نگاهشون جون می گرفت...
- نام: رمان بلو
- ژانر: عاشقانه، خارجی
- نویسنده: امی هارمون
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 367
دختر بی هویتی ک بهش بلو میگن توسط مردی سرپرستی می شده ک مرده میمیره... از اون به بعد بلو پیش خواهر بد ذات اون مرد زندگی میکنه...
- نام: رمان دوست داشتن جیسون تورن
- ژانر: عاشقانه، خارجی
- نویسنده: Ella maise
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1042
آلیو تیلور، دانشجو ی ترم آخر ادبیات انگلیسی و نویسنده تازه کاریه که به تازگی داستانش چاپ شده و با استقبال فراوانی مواجه شده طوری که یه شرکت فیلم سازی معروف تصمیم گرفته داستانش رو تبدیل به فیلم کنه. روزی که برای بستن قرارداد به اونجا میره با کسی روبه رو میشه که سالها سعی کرده بود فراموشش کنه، بازیگر نقش اول فیلم، جیسون تورن، دوست دوران بچگی برادرش که حالا تبدیل به یک ستاره سینمای فوق العاده معروف شده و از جمله افتخاراتش..
- نام: رمان دهلیز
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: سمیرا ایرتوند
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 494
خمیازه ای کشید و دست برد و پنجره را باز کرد. باد خنکی میان موهایش پیچید. نگاهش دور تا دور حیاط خانه چرخید. حیاط خانه مثل همیش تمیز بود و نم روی موزاییک های کف نشان می داد تازه شسته شده. شیلنگ اب مرتب و جمع شده پشت شیرآب قرار داشت و جارو خاک اندازی چسبیده به دیوار بود. با غچهی کوچک حیاط مثل همیشه سبز بود و عطر ریحان و نعنایش هم از همین فاصله به مشام می رسید. با دیدن چهارپایه ی نزدیک درخت شاه توت حدس زد نیما باز هم نتوانسته به وسوسه ی چیدن شاه توت های رسیده غلبه کند
- نام: رمان وایکنتی که عاشق منه (جلد دوم)
- ژانر: عاشقانه، تاریخی، خارجی
- نویسنده: جولیا کوین
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 866
آنتونی بریجرتون، رند معروف و ترسناک لندن تصمیم به ازدواج میگیرد. معیارهای آنتونی برای ازدواج زیبایی، هوش بالای عروسش است اما مهمتر از آنها عروسش باید کسی باشد که عاشقش نشود! و انتخابش ادوینای زیباست البته اگر کیت، خواهر بدزبان و بدبینش اجازه بدهد. از طرفی کیت که عاشق خواهرش است فکر میکن دل خواهرش برای کس دیگری رفته و آنتونی مناسب او نیست...
- نام: رمان من و دوک (جلد اول)
- ژانر: عاشقانه، تاریخی، خارجی
- نویسنده: جولیا کوین
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 843
سایمون دوک بدنام لندن که خودش را در محاصره خانمهای جوان و مادرهایشان میبیند برای فرار از ازدواج دست به نقشهای میکشد. هم دست او در آن نقشه، دافنه خواهر نزدیکترین دوستش آنتونی بریجرتون است. اما با رسوایی که پیش میآید...
- نام: رمان پیشنهادی بی شرمانه
- ژانر: عاشقانه، تاریخی، خارجی
- نویسنده: جولیا کوین
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 563
سوفی فرزند نامشروع یک اشراف زاده است که بعد از مرگ پدر، مجبور به خدمتکاری نامادریاش و دختران او میشود. بندیکت بریجرتون جوانی جذاب، ثروتمند و اشرافی است که در جشنی با سوفی در لباس مبدل روبهرو شده و فکر میکند او بانوی رویاهایش باشد و خواهان ازدواج با اوست... اما بندیک برای سوفی خدمتکار چه نقشی در نظر دارد؟ معشوقه!
- نام: رمان نامزدب
- ژانر: عاشقانه، خارجی
- نویسنده: جولیا کوین
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1143
پنهلوپه دختر مو قرمز و سادهای است که هیچ وقت در جشنها دیده نمیشود. از طرفی سالهاست که عاشق کولین است! جذابترین پسر لندن! کسی که پنهلوپه برایش مثل خواهرش است. تا اینکه روزی...
- نام: رمان تقدیم به آقای فیلیپ با عشق (جلد پنجم)
- ژانر: عاشقانه، خارجی
- نویسنده: جولیا کوین
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 739
من الویزه بریجرتون هستم مامان تو میگی من باید از یه پسر خوشم بیا اما من میگم هرگز هرگز هرگززز!!! اونم با سه تا علامت تعجب!!! کاملاً مطمئنم که هیچ وقت ازدواج نمی کنم. اگه اون بیرون کسی مال من بود فکر نمی کنی تا الان پیداش کرده بودم؟ اما با دیدار آقای فیلیپ فهمیدم ک... این آخرین فرصت منه. سرنوشت رو با دو دستم چسبیدم... و دوراندیشی رو دادم به باد هوا آقای فیلیپ، لطفا لطفاً تموم اون چیزهایی باش که تصور کرده بودم هستی. چون اگه همون مرد باشی که نامه هات ادعا دارن، فکر کنم بتونم عاشقت بشم...
- نام: رمان ژینکو
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: بهاره غفرانی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 419
آسمان غفوری که پدر و مادرش را در سال گذشته از دست داده است، با برادر خود که به اختلال اوتیسم دچار است، در خانهای حیاط مشترک و در همسایگی نامزدش حبیب زندگی میکند. او و نامزدش برای امرار معاش مجبور به دست فروشی در مترو هستند تا این که حبیب رانندهی زنی به نام کاملیا میشود و…
- نام: رمان میم مثل مسیح
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: پریا ایوبی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 684
راجع به دختری به اسم مریان هست که توی شرایطی که هر دختری احتیاج به یک حامی و همدم داره درست همون موقع هست که مادرش و بر اثر بیماری سرطان از دست میده شرایط خانوادگی که هر روز بهش فشار میاره و اون رو... مسیح، برادر دوست مریان، که عاشق شغل و رشته اش بوده اما به دلایلی باید با شغلی که سال ها براش زحمت کشیده خداحافظی کنه و... و شخصیت میانی داستان یعنی (رها) به دلایلی زندگی خودش رو برای مریان تعریف میکنه...
- نام: رمان آو
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: مریم السادات نیکنام
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 447
برهان خسته از کشمکش های موجود در خانواده راهی تهران میشه تا سر نوشت جدیدی رو برای خودش رقم بزنه. مردی عاقل و توانمند که به سرعت پیشرفت میکنه و جایگاه خودش بین رقبا پیدا می کنه. ولی این وسط سر و کله ی زن جوانی پیدا میشه که به کلی مسیر زندگی برهان رو تغییر میده. زنی که پشت حضورش معمای بزرگی خوابیده و برهان باید این معما رو حل کنه. روایتی عاشقانه از جریان چند همسری، عشقی ناکام، حسادت، دروغ و بی پناهی!
- نام: رمان هاوام
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: زهرا بهاروند
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 770
دختر قصه من، خودِ گمشده اش را از لا به لای اتفاقاتی تلخه پیدا میکند! خودش را برمی دارد و می دود در میدان زندگی برای قوی شدن، تا از ضعفی دوازده ساله فاصله بگیرد و برخیزد! در این بین اتفاقاتی که رخ میدهد مسیر زندگی اش را تغییر میدهند! مسیری که در آن، جز خدا یاوری ندارد!
- نام: رمان بی بهانه
- ژانر: عاشقانه، پلیسی
- نویسنده: loneAdi
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1047
داستان از زندگی عادی دختر 18 ساله ای به نام بِتسابه شروع میشه. بِتسابه پشت کنکوریه و خیلی سخت برای رسیدن به هدف های آینده اش تلاش میکنه. اما سرنوشت این راه بی حاشیه رو برای اون کافی نمیدونه و زندگی بِتسابه رو درگیر احساسات گنگی میکنه. احساساتی که خودِ بِتسا باید درموردش تصمیم بگیره. ورود سعید به فکرش آغازی برای تجربه های جدید میشه. اما این تجربه ها با سعید به پایان نمیرسه و قشنگه...
- نام: رمان مترسک تهی قلب
- ژانر: عاشقانه، پلیسی، انتقامی، رازآلود
- نویسنده: مهدیه رزاز پور
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 332
بهم پشت کرد و رفت.. مات زده به رفتنش نگاه می کردم.. میخواستم برم دنبالش اما پاهام انگار به زمین چسبیده بودن و توان حرکت نداشتم.. می خواستم صداش کنم اما لب ها خشک شده بودند و تکون نمی خوردن… غرور و قلبم رو له کرد و رفت.. گفت: حیله گرم و فقط باهات بازی کردم.. گفت: دوستت ندارم.. روی نیمکت ولو شدم.. اگه راست می گفت پس چرا صداش لرزش داشت؟ حتما یه دلیلی پشت این حرف ها و رفتارش هست… لنز گذاشته بود و اون چشم های خوش رنگ عسلیش رو پشت سیاهی پنهان کرده بود!