- نام: رمان به گذشته برگردیم
- ژانر: عاشقانه، پلیسی
- نویسنده: نازیلا_ع
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2135
رمان راجع به سروان مازیار آرامش و دختری به نام سونیاست. سونیا دختری که بخاطر شیطنتهاش چند بار به دردسر میفته و تو جاهای مختلف دستگیر میشه، هربار هم مأمور رسیدگی به پروندهش مازیاره. از اونجایی که سونیا خانوادهای نداره، آخرین بار که دستگیر میشه، مازیار برای آزادیش شرط میذاره و اون شرط چیزی نیست جز...
- نام: رمان دلقک
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: صبا مرادی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2985
چهل روز از آن روزِ اول می گذرد... چهل روز پیش را یادت هست ویهان؟! آخ ببخشید، ویهان نه آرش، آرش بودی هان؟درست می گویم؟! چهل روز است که من مدام با خودم تکرار می کنم چرا؟... شاید ندانی اما، بی جوابی برایِ بعضی چرا ها خیلی می تواند کشنده باشد! چهل روز است که من لب از لب باز نکرده ام نه اینکه نتوانم نه! گمان می کنم بعضی وقت ها کلمات بی ارزش می شوند وقتی که به بزرگیِ رنجی که بر شانه هایت سنگینی می کند فکر می کنی!
- نام: رمان ادیسه تاریک
- ژانر: عاشقانه، مافیایی، خارجی
- ویراستار: رمان خوان
- مترجم: Mariska
- تعداد صفحات: 907
نیکولی جوردانو،چهارمین پسر از خانوادهی ایتالیایی مافیایی شیکاگوئه. اون جسور، کلهشق و بیرحمه، طوریکه برادرهای دیگهش سعی در کنترلش دارن. وقتی تامی، بهترین دوست نیک ترور میشه، خشونتهای نیک هم اوج میگیره. واسه همین، خانواده بهش پیشنهاد میکنن تا اداره کلابشون رو بعهده بگیره، بلکه اینجوری حواسش پرت شه. نیک فقط تو دنیای مافیا بیرحم نیست، اون توی رابطه هم خاصه. تااینکه میا برای شغل پیش خدمتی به کلاب ادیسه تاریک میره..
- نام: رمان افسانه هفت رئیس
- ژانر: حماسی، تاریخی
- نویسنده: علی پاینده
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 198
روایت بردیا و کمبوجیه پسران کورش وجنگ قدرت بین این دو برادر برای به سلطنت رسیدن است! کمبوجیه که مصر را فتح کرده و در آنجا مستقر است، برادرش بردیا برعلیه او، شورش می کند که خبر به کمبوجیه می رسد، در راه برگشت به ایران توسط جاسوسان بردیا کشته می شود درآنسو داریوش رئیس طایفه پارس ها به سلطنت رسیدن، بردیا مخالف است و با دانستن راز بردیا، مقدمات عزل او و به پادشاهی رسیدن خودش را فراهم می کند...
- نام: رمان متنفرم
- ژانر: عاشقانه، طنز، خارجی
- ویراستار: رمان خوان
- مترجم: الهه
- تعداد صفحات: 928
سونیا دو ساله داره برای برد کار میکنه و همهی خانواده و دوستهاش میدونن چقدر از رئیسش متنفره. اون حتی یه سیبل با عکس برد تو خونه داره که هر روز به سمتش دارت پرتاب میکنه. اما خب ورق برمیگرده و یهو میبینی رئیس عوضیت شده ناجی و تو بهش حس داری.
- نام: رمان دلدار بی دل
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فائزه سعیدی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2102
-تو فکر نکن... محض رضای خدا هیچ فکری راجع به من نکن! من نه بگیرم نه پیگیر. یه مدت تحملت کردم الان دیگه نمیتونم. آقا نمیتونم! خجالت میکشم. تو همین جمع کی میدونسته من با این دختر دوستم؟ هیچکس! تو اینقدر سطح پایینی که حتی خجالت میکشم به دوستامون بگم با منی! یه نگاه به سر و ریختت بنداز... کلاغ با اون سیاهیش از تو قشنگتره... تحقیرش میکنه اما چرخ گردون تقدیر،درست وقتی که انتظارش رو نداشته تو موقعیتی باهاش رو به روش میکنه که حتی خوابشم نمیدیده و حالا....
- نام: رمان بی تو
- ژانر: عاشقانه، غمگین
- نویسنده: فاطمه درخشانی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2015
داستان در مورد دختری به نام مهتابه، که با پسری به اسم امیر عباس دوست میشن، امیر عباس چندباری به خواستگاری مهتاب میره، اما هر بار به دلیل شرایط بد مادیش جواب منفی میشنوه، تا اینکه شب نامزدی مهتاب با پسر عموش با هم قرار فرار میذارن و فرار میکنن، اما متأسفانه فردای همون روز خانواده ی مهتاب اونا رو پیدا می کنن و مهتاب و عقد پسر عموش میکنن، پسر عمویی که از همون بچگی عاشق مهتاب بوده و اون و بشدت دوست داشته...
- نام: رمان اختلال سوگ
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: فاطمه جعفری
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 763
آینور دختری که بخاطر اختلالش تو تیمارستان بستریِ و با هیچکس ارتباط نمیگیره؛ بجز خانم دکتر و برادر جذابش که دست برقضا زیادی هم شیطون تشریف داره...
- نام: رمان پروانه میخواهد تو را
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: فاطمه قیامی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 2292
برکه سماوات دلباختهی کاوه؛ پسرعمهی پزشکش است و تمام خانواده آنها را نامزد هم میدانند اما کاوه در نهایت سنگدلی برکه را پس میزند و مقابل چشم همه برکه را کوچک می کند اما...
- نام: رمان شب هنگام (جلد پنجم
- ژانر: عاشقانه، خارجی
- نویسنده: پنلوپه داگلاس
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 909
چه اتفاقی می افتد وقتی یه نفر در برابر پنج نفر قرار می گیرد و جایی برای فرار نیست؟ "اموری" اسمش را گذاشته اند بلک چرچ. یک عمارت دنج در یک محل بسته و متروکه که افراد قدرتمند و ثروتمند پسرهای بدکردارشون رو اونجا می فرستند تا از چشمان جاسوس وار دور بمانند. اگرچه ویل گریسون همیشه یک حیوان بوده است. بی انضباط، وحشی و کسی که هرگز قانونی در زندگی اش نداشته به جز اینکه کاری که دقیقا می خواهد را انجام دهد. امکان ندارد دوباره پدربزرگش ریسک کند و بگذارد خانواده را تحقیر کند.
- نام: رمان نشست محرمانه (جلد چهارم
- ژانر: عاشقانه، خارجی
- نویسنده: پنلوپه داگلاس
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 98
"دیمن" ویل رفته است. ماه هاست کسی او را ندیده و پیام هایی که از گوشی اش می رسند تقریبا مطمئن هستیم قلابی اند. چیزی این وسط درست نیست. باید همین الان اقدام کنیم. مایکل آماده است تا کوو را بخواباند. ریکا چیزی را پنهان می کند. اونز کریست یک تهدید است و پدر وینتر هنوز آن بیرون است. هر کس به هزاران جهت مختلف می روند و ما آسیب پذیر هستیم. وقتش شده تا کارمان را انجام دهیم. وقتش شده است تا جایگاه خودمان را مطالبه کنیم.
- نام: رمان شب آتش (جلد ششم
- ژانر: عاشقانه، خارجی
- نویسنده: پنلوپه داگلاس
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 134
"کای" همیشه عاشق خانه والدینم بودم. در میان دوستانم من تنها کسی بودم که از بودن در خانه ناراحت نمی شدم. زندگی خانوادگی مایکل او را خسته و عصبی کرده بود و دیمن می خواست هرجا که ما باشیم باشد. ویل هم خوب بزرگ شده بود ولی نیاز به تحرک داشت. اگر دردسر او را پیدا نمی کرد او دنبال دردسر می رفت. اگرچه من دوست داشتم خانه باشم و سال ها بعد هنوز هم داخل شدن از در خانه ای که در آن بزرگ شده بودم آرامش بخش بود.
- نام: رمان ماهلین
- ژانر: عاشقانه، انتقامی، مذهبی
- نویسنده: رویا احمدیان
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1404
پریماه سال ها قبل نامزدیش را با محمد پسر سربریز و ساکت برهم زده حالا که پدرش، به دلیل ورشکستگی فوت کرده و مادرش دوباره ازدواج کرده است با دایی و زن دایی اش زندگی می کند، محمد با کوهی از عقده و دلی پر از انتقام برگشته تا پریماه را به عقد خود در اورد...
- نام: رمان ناشناس آشنا
- ژانر: معمایی، هیجانی، تخیلی، کمی طنز
- نویسنده: فاطمه شرفا
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1035
درمورد زندگی سه قلو هایی هست که با آدمای عادی تفاوت های خیلی زیادی دارن،اونا وقتی نوزاد بودن از دنیای خودشون دور میشن چون هیچکس قبولشون نداشته! این سه تا بچه قدرت های فرا طبیعی دارن مخصوصا قل اول! این رمان روایت زندگی دونفرشونه حالا چرا؟چون خواهرشون طی یک اتفاقات گم میشه، باید بخونین تا متوجه بشین چی میگم...
- نام: رمان کافه آگات
- ژانر: عاشقانه، انتقامی
- نویسنده: زهرا بهرامی
- ویراستار: رمان خوان
- تعداد صفحات: 1260
زندگی کیارش کامیاب به دنبال حرکت انتقام جویانه ی هومن، سرایدار ویلای پدرش با زندگی هانیه، خواهر هومن گره می خوره...