توضیحات
(بدون سانسور) دانلود رمان آخرین بلیط تهران از شقایق لامعی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
آخرین بلیط تهران راجب دختریه که خودش رو شبیه خواننده مشهور تیلور کرده و خیلی هم بی قید و بند و پولداره. طی یه اتفاق با یه پسری مذهبی از قشر متوسط جامعه رو به رو میشه و عاشق پسره میشه ولی مشکلات بزرگی سد این عشق میشه…
خلاصه رمان : آخرین بلیط تهران
(راه آهن) جمعه بود و من ، پر از حس خوب! امیرحسین جمعه ها خونه بود و حتی اگه تمام روز رو تو اتاقش به رسیدگی کار های عقب افتاده اش می گذروند، باز من خوشحال بودم و راضی ! ساعت چهار بعد از ظهر بود و من تو اتاقم نشسته بودم و به لیست از لوازم ضروری که برای دانشگاه لازمشون داشتم تهیه می کردم . حقوق ماه آخرم هنوز تو حسابم بود و خوشحال بودم که حداقل تو این به مورد، دستم مقابل امیرحسین با مامان دراز نیست. با شنیدن اسمم، دفتر مقابلم رو بستم و به سمت آشپز خونه رفتم جانم مامان؟ داشت محتوای پارچ رو هم می زد: شربت لیمو نعنا درست کردم؛
بیا بریز و برای بچه هاهم ببر. لیوان های بلند رو از داخل کابینت برداشتم؛ پارچ رو از مامان گرفتم و لیوان ها رو پر کردم. یکی از لیوان ها رو برای سامان گذاشتم و به سمت اتاق امید راه افتادم. چشم هاش رو بسته بود و با هندزفری آهنگ گوش می داد. جرات تکون دادنش رو در خودم نمی دیدم؛ پس یکی از لیوان ها رو روی قفسه ی کتاب هاش گذاشتم و به سمت اتاق امیر حسین رفتم در اتاقش نیمه باز بود. سینی رو به دست چپم دادم و چند تقه به در زدم و بلافاصله، صدای بم و مردونه اش رو شنیدم: بله ؟ ” منم ” ضعیفی گفتم و با هول دادن در، داخل رفتم. پشت میز نشسته بود و درس می خوند.
می دونستم که داره برای آزمون ارشد آماده می شه. این حالت از نشستنش، تی شرت سرمه ای رنگ تنش، جدیتش و تمام وجودش، هر لحظه این قابلیت رو داشت که دین و ایمونم رو به باد بده. سینی رو مقابلش گرفتم. با رضایت یکی از لیوان ها رو برداشت و محتواش رو تا نیمه، یک نفس سر کشید با لب های خیس شده اش گفت: دستت درد نکنه. مردن برای من به مراتب آسون تر بود تا باز کردن سر صحبت با این آدم؛ خصوصا وقتی انقدر جدی به کار و درس مشغول بود. می خواست چیزی بهم بگه و همون لحظه، زنگ خوردن تلفنش، بدشانسی رو به رخم کشید. رد صدای موبایلش رو دنبال کردم و…
رمان خوندن مسئولیتهای روزانه رو به کمترین حدبا رسوندن رو با خود داره.
هر روز موقع خوندن رمان به گذشتهام فکر میکنم و حس خوبی بهم دست میده.
آیا میتونم از یه سایت برای دانلود رمان استفاده کنم که خارج از کشور باشه؟