توضیحات
یاشار در رمان افسون عشق، پسری از یه خانواده ی ثروتمند و دارای مادری خودخواه هست. او بنا به اجبار مادر و خاله اش باید حتما با مینا دختر خالش ازدواج کنه. طی ماجراهایی با ملیحه دختری زیبا اما فقیر آشنا میشه و این آشنایی منجر به عشق میشه. از طرفی مینا هم عاشق احمد دوست یاشار هست و شب عروسی مینا و یاشار، مینا اعلام میکنه همه چیز را میدونه و …
نام این اثر: رمان افسون عشق
نگارنده: رویا سیناپور
سبک: عاشقانه، اجتماعی، هیجانی
قسمتی از رمان افسون عشق
صدای رعد و برق نگاهم را متوجه پنجره ی اتاقم کرد. برف و باران مخلوط می بارید. از خستگی کار پشتم را به صندلی تکیه دادم و صاف نشستم. دست هایم را روی دسته های صندلی گذاشتم و به سمت پنجره چرخیدم. هوای بیرون مه آلود بود گاهی سوز سردی از درز پنجره های آلومینیومی وارد اتاقم می شد.
دوباره به سمت میزم چرخیدم. هوای لطیف و گرم اتاق کارم آرامش خاصی را در ذهنم به وجود می آورد. روز پنج شنبه بود و باید زودتر از روزهای دیگر به خانه برمی گشتم. صدای خانم جان هنوز در گوشم پخش می شد:
– گوش کن یاشار! امروز دیگر هیچ عذری را قبول نمی کنم. به خواهرم تلفن کردم و قرار خواستگاری را همین امشب گذاشتم. بنابراین عصر زودتر از روزهای گذشته شرکت را تعطیل می کنی . . . در ضمن سر راه که می آیی سبد گل را فراموش نکن فقط گل مینا . . . برای عروس نازنینم مینا جان.