توضیحات
رمان زنی میان ما، حکایت یک خیانت را بازگو میکند. داستان زنی به نام وانسا است که وقتی متوجه میشود همسر سابق و پولدارش تصمیم به ازدواج با زنی دیگر به نام اِما را گرفته، شعله های خشم و نفرت در او بیشتر میشود…. وانسا به شدت اعتیاد به الکلش روز به روز بیشتر میشود و این امر هم باعث تشدید حساسیت های او شده است….
نام این اثر: رمان زنی میان ما
نگارنده: گریر هندریکس و سارا پکانن
سبک: معمایی، روانشناختی، جنایی
قسمتی از رمان زنی میان ما
نلی نمی دانست چرا بیدار شده، اما وقتی چشم هایش را باز کرد زنی را دید که لباس عروس سفید و توری اش را پوشیده و کنار تختش ایستاده و نگاهش می کند. جیغ در گلوی نلی شکست؛ دستش را برد تا چوب بیس بال را که به میز کنار تختش چسبیده بود را بردارد. چشمش به نور سپیده دم عادت کرد و ضربان قلبش آرام شد.
وقتی فهمید خطری تهدیدش نمی کند، زد زیر خنده. چیزی نبود؛ فقط لباس عروسش بود که پلاستیک پیچ، پشت در کمدش آویزان بود. دیروز خودش آن را از فروشگاه عروس خریده و آنجا گذاشته بود. دامن پف دارش را از دستمال پر کرده بودند تا فرم خودش را از دست ندهد.
نلی دوباره روی بالشش افتاد. وقتی نفسش آرام گرفت به عددهای آبی رنگ روی ساعت میزش نگاه کرد. هنوز هم خیلی زود بود. دست چپش را برد تا پیش از صدای زنگ ساعت، آن را قطع کند. حلقه الماس نامزدی که ریچارد برایش خریده بود در دستش سنگین بود و روی انگشتش غریبه.