توضیحات
در زندگی انسان گاهی دیگران سرنوشت را تعیین می کنند. زمانی که به گذشته باز می گردیم به لحظاتی برخورد می کنیم که با یک اتفاق ساده، دیگران توانسته اند زندگیمان را دگرگون کنند. رمان پریچهر داستانی است درباره ی پسری به اسم فرهاد، که پس از هشت سال به کشور بر می گرده و توی کارخانـه ی پدرش مشغول به کار میشه که در اونجا…
اسم رمان: رمان پریچهر
نویسنده این اثر: مرتضی مودب پور
ژانر رمان: عاشقانه
گوشه ای از داستان دانلود رمان پریچهر
در همین موقع هواپیما به زمین نشست و از برخورد چرخها با زمین هواپیما تکان سختی خورد. هومن که برای برداشتن ساک خودش بلند شده بود، روی صندلی پرت شد.
هومن-آخ گردنم! خدا ذلیلت کنه با این رانندگیت!
مهماندار در حالی که خنده ش گرفته بود گفت: لطفا بنشینید و کمربندتون را هم ببندید.
هومن به کمربند شلوارش نگاه کرد و خواست یه چیز دیگه بگه که بلافاصله گفتم: هومن کمربند صندلیتو ببند. وقتی مهماندار رفت گفتم: خدا را شکر دیگه از دستت راحت میشم. آبروی منو جلوی همه می بری.
هومن- فکر کردی برسیم ایران ولت می کنم؟
چند دقیقه بعد پیاده شدیم و جلوی باجه ای که گذرنامه رو مهر می زدند صف کشیدیم.
هومن- ببخشید آقا اینجا «تذکره ها» رو مهر می کنند؟
– ا، انگار خیلی بامزه ای؟ چمدونهاتو بریز بیرون بینم آقای بانمک.
من- خدا مرگت بده پسر، ببین نرسیده چ بساطی برامون درست کردی؟!
هیچ چیز بهتر از خوندن کتابهای جدید نیست ولی رمانها برای من، همیشه جا خالی ویژه دارن.
آیا رمانهایی هستند که ازشان میتوان به صورت رایگان دانلود کرد؟
کدام وبسایتهای دانلود رمان معتبرتر هستند؟