رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان قمار
  • ژانر: #عاشقانه #جنایی
  • نویسنده: کریستین اشلی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 2508

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان قمار از کریستین اشلی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

نینا شریدن که بخاطر اتفاقی که برای برادرش افتاده، صدای برادرش را در ذهنش می شنود برای یک وقفه بین خودش و نامزدش به سفری به کوه های کلرادو می رود. قرار بود یک کلبه ی خالی در میان دل کوهستان باشد ولی وقتی به آن کلبه ی سحر انگیز رسید مردی بنام مکس آنجا بود که خودش را صاحب خانه معرفی کرد و اعلام کرد که اشتباهی در اجاره ی خانه رخ داده و از نینا خواست تا در دل شب و در میان کولاک به شهر برگردد ولی….

خلاصه رمان : قمار

نمی دانستم چکار کنم و قبل از اینکه تصمیم بگیرم در باز برای این است که نشان دهد باید او را دنبال کنم، چند لحظه ای بیرون ایستادم. قمار سپس داخل رفتم و در را با پایم بستم، با پادری حصیری جلوی در از شر برف خلاص شدم و به اطرافم نگاه کردم. فضا کاملا باز و همه چیز از چوب های براق و جذاب بود. معمولا وبسایت ها که مکان هایی برای تعطیلات را ارائه می دهند همه چیز را بهتر از چیزی اینجا برعکس بود.

هیچ عکسی نمی تواند زیبایی اینجا را به تصویر بکشد. در سمت چپ، محوطه ی نشیمن مبل بزرگ عریض راحت قرار داشت که یک روکش پشمی رویش بود که طرف مبل بسمت پنجره بود. طرف دیگر یک صندلی دسته دار بزرگ قرار داشت که می توانستند رویش بنشینند (اگر ریزه میزه باشند) یک میز مربعی روستایی بین صندلی ها بود و یکی کوتاه تر ولی پهن تر جلوی مبل ها قرار داشت. یک چراغ رشته ای روی میز کوتاه تر قرار داشت.

که از شاخه ی درخت ساخته شده بود و فضا را روشن می کرد. یکی دیگر گوشه ی اتاق، کنار پنجره که بصورت شاخه های ضخیم تر و بلند تر با یک کلاهک برویش که از آنجا روشنایی بیرون میامد. شومینه، با دودکش سنگی مجلل که تا سقف A شکل ادامه داشت و چوب ها درونش با جلزو ولز می سوختند. یک طاق شاه نشین، جایی پشت میز که انتهایش یک صندلی چرخان مدل قدیمی و جلویش صندلی گهواره ای وجود داشت….

خلاصه کتاب
نینا شریدن که بخاطر اتفاقی که برای برادرش افتاده، صدای برادرش را در ذهنش می شنود برای یک وقفه بین خودش و نامزدش به سفری به کوه های کلرادو می رود. قرار بود یک کلبه ی خالی در میان دل کوهستان باشد ولی وقتی به آن کلبه ی سحر انگیز رسید مردی بنام مکس آنجا بود که خودش را صاحب خانه معرفی کرد و اعلام کرد که اشتباهی در اجاره ی خانه رخ داده و از نینا خواست تا در دل شب و در میان کولاک به شهر برگردد ولی....
خرید کتاب
رایگان
https://romankhaan.ir/?p=6222
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • اشکان
    9 آذر -622 | 00:00

    شما چیزی درمورد این روزهایی که به رمان خوندن مشغولیم بلدید؟

  • آرتین
    9 آذر -622 | 00:00

    یکی از چیزایی که من خوندن رمان‌ها رو دوست دارم، اینه که همه داستان‌ها از نگاه شخصیت های مختلف روایت شده و این درک ذهنی من رو از مسئله زیاد کرده.

  • آرین
    9 آذر -622 | 00:00

    می‌توانم رمان در قالب اپلیکیشن دانلود کنم؟

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!