رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان عطر خیال
  • ژانر: #عاشقانه
  • نویسنده: لیلا نوروزی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 933

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان عطر خیال از لیلا نوروزی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

ترانه، دخترِ خانواده‌ی محترم و آبرومندیست که در یکی از شهرهای کوچک ساحلی زندگی می‌کند. خانواده‌ای که برخلاف ظاهر موجه‌ش به شدت به زن سالاری و تبعیض دچار است؛ تاجایی که خلا قدرت و نقش پدر در تصمیمات خانواده، در نوجوانی باعث دلبستن او به مردِجوان خانه‌ی روبرویی می‌شود. وکیل جوانی که بعد از مرگِ مشکوکِ پدرش سرپرست خانواده‌اش است. هر چه گذشت سال‌ها بامداد را بیش‌تر برای ترانه بعید می‌کند، احساسش به او ناب‌تر و بزرگ‌تر می‌شود، تاجایی که تمام روح و قلبش تقدیم به عشق پنهان او می‌شود. و درست در بزنگاه زندگی‌ و در تنگنای اصرار مادرش برای ازدواج با پسردوستش، با خواستگاری ناگهانی بامداد و دلیل پنهانش مواجه می‌شود و این آغاز ماجراست…

خلاصه رمان : عطر خیال

-به سلامت! با شنیدن جمله ی راننده و دیدن تصویرِ نماد آشنای میدان مقابل دیدم، دستی که روی پاهایم قرار داشت، مشت شد و لب هایم بیشتر از قبل روی هم فشرده شد. سرم را به آرامی برای راننده که بی طاقت منتظر پیاده شدنم بود تکان دادم با تشکری که گفتم از ماشین خارج شدم. حس آسفالت داغ زیر پاهایم همزمان شد با پیچیدن بوی شوری دریا در بینی ام، که نسیم ساحلی آن را از خیابان نبش میدان امام که به دریا منتهی میشد در هوا پراکنده بود.

دسته ی ساک بزرگ و چرمی ام را بین انگشتانم محکم تر فشار دادم و با چند قدم خودم را به پیاده روی پر خاطره ی شهرم رساندم. عبور از مقابل ساندویچ فروشی قدیمی که غالبا روزهای مدرسه از آنجا ساندویچ می خریدیم و کنار غرغر های اِلا و آرامش مستانه منتظر می ماندیم تا پسر جوان و کمی تپل پشت پیشخوان که همیشه بیشتر از نان و مخلفات توی دستش حواسش به ما و حرفهایمان بود، ساندویچ را آماده کند. لبخند محزونی را روانه ی لب های هنوز چفت شده ام کرده بود.

وارد شدنم به خیابان جمهوری و دیدن پل آهنی روی رود و عطر بهار نارنج هایی که درخت های نارنج حاشیه ی خیابان را به طرز با شکوهی چشم نواز کرده بود ،مانند یک ماشین زمان عمل کرد و من را به لحظه هایی برد که سرخوش و عاشق قدم روی سنگ فرش های کهنه ی این خیابان می گذاشتم و با رویای رسیدن به تنها آرزوی قلبم روزها و ماهها و سالها این مسیر را طی می کردم. دستم را روی حفاظ فلزی پل گذاشتم و خیره شدم به آبی بیکران دریا و جایی که به عظمت بی انتهای آسمان وصل میشد…

خلاصه کتاب
ترانه، دخترِ خانواده‌ی محترم و آبرومندیست که در یکی از شهرهای کوچک ساحلی زندگی می‌کند. خانواده‌ای که برخلاف ظاهر موجه‌ش به شدت به زن سالاری و تبعیض دچار است؛ تاجایی که خلا قدرت و نقش پدر در تصمیمات خانواده، در نوجوانی باعث دلبستن او به مردِجوان خانه‌ی روبرویی می‌شود. وکیل جوانی که بعد از مرگِ مشکوکِ پدرش سرپرست خانواده‌اش است. هر چه گذشت سال‌ها بامداد را بیش‌تر برای ترانه بعید می‌کند، احساسش به او ناب‌تر و بزرگ‌تر می‌شود، تاجایی که تمام روح و قلبش تقدیم به عشق پنهان او می‌شود. و درست در بزنگاه زندگی‌ و در تنگنای اصرار مادرش برای ازدواج با پسردوستش، با خواستگاری ناگهانی بامداد و دلیل پنهانش مواجه می‌شود و این آغاز ماجراست...
خرید کتاب
رایگان
https://romankhaan.ir/?p=5014
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • اکرم
    9 آذر -622 | 00:00

    دنیای رمان‌ها به من احساس آرامش میده که هیچ جای دیگه‌ای نمی‌تونم پیدا کنمش.

  • پرشنگ
    9 آذر -622 | 00:00

    آیا رمان‌های صوتی نیز وجود دارند؟

  • اکبر
    9 آذر -622 | 00:00

    دنیای رمان‌ها به من احساس آرامش میده که هیچ جای دیگه‌ای نمی‌تونم پیدا کنمش.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!