رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان پنجره فولاد
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: هانی زند
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 2285

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان پنجره فولاد از هانی زند با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

تاوان عشق را دل ما هرچه بود داد چشم انتظار باش در این ماجرا توهم…!!!

خلاصه رمان : پنجره فولاد

_ اِه! شیطون درو بازم قفل کردی؟ بیا درو باز کن کارت دارم! حال ندارم دوباره این دره رو بشکونم… بدو ثری‌خانم! جوابی نداد… اصلاً کلمات را پیدا نمی‌کرد. زیر پتو تمام تنش به عرق نشسته بود. پلک‌هایش را روی هم فشرد و در دل شمرد. _‌ یک… دو… سه… _ حوصله‌م داره سر می‌ره ثریا! بیا باز کن در این خراب شده رو… تو غلط می‌کنی در اتاق خونهٔ منو قفل می‌کنی… شروع شده بود… برای چندمین باری که شمارش از دست خودش هم در رفته بود بازی همیشگی عمران شروع شده بود.

_ کاش این بار دیگه درو نشکنی… کاش امشب ولم کنی… آن‌قدر عمران این در را شکسته بود که حالا می‌توانست چشم‌بسته هم ورودش تا چند ثانیهٔ دیگر را تصور کند… برای عمران کاری نداشت… یک‌ تنه به در، کافی بود تا قفلش برای چندمین بار از هم وا برود… فردا دوباره همه‌چیز از نو تکرار می‌شد. می‌رفت و کلید‌ ساز همیشگی را می‌آورد و برای شکسته شدن دوبارهٔ قفل دلیل دیگری می‌تراشید. _ ثریا من این درو می‌شکنما! خودش این را می‌دانست، تعجب کردن نداشت!

همیشه هشدار می‌داد و بعد به‌ راحتی آب خوردن قفل در را می‌شکست! _ ثریا می‌شکنما! بعد می‌آم دست تورم قلم می‌کنم که دیگه در خونهٔ خودمو رو خودم قفل نکنی! تا سه می‌شمارم… _ یک… دو… پتو را محکم‌تر گرفت… وقتش بود… اصلاً دیر هم شده بود… خودش را برای صدای بلند کوبیده شدن در به دیوار پشت‌ سری آماده کرد. _ خودت خواستی بی‌شرف! گفت و این بار دیگر نیازی به شمردن عدد سه هم نبود. در با صدای بلندی به دیوار کوبیده شد و بلافاصله صدای قهقههٔ مستانهٔ عمران در تمام اتاق پیچید…

خلاصه کتاب
تاوان عشق را دل ما هرچه بود داد چشم انتظار باش در این ماجرا توهم...!!!
خرید کتاب
25,900 تومان
https://romankhaan.ir/?p=3917
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • بهری
    9 آذر -622 | 00:00

    خوندن داستان کوتاه یک شلوغ کننده‌ی خوب ذهنیه، میتونی از فضای کاری و برنامه‌ریزی زندگی فرار کنی.

  • پائینده
    9 آذر -622 | 00:00

    می‌توانم فایل رمانی را به دو بخش تقسیم کنم تا بهتر بتوانم آن را خواند؟

  • آصف
    9 آذر -622 | 00:00

    خوندن یک رمان، مثل دویدن به دنبال داستان های جالب با هیجان و رمانتیک می‌مونه.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!