| شنبه 29 شهریور 1404 | 11:31
رمان خوان
دانلود رمان
رمان گرداب
  • نام: گرداب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: سهیلا ترابی
  • ویراستار: رمان خان
  • تعداد صفحات: 871
  • حجم: 2.97 مگابایت
  • منبع تایپ: romankhaan.ir

توضیحات

رمان گرداب، داستان عشق یک دختر ۲۲ ساله به حامد مرد ۴۰ ساله ای رو روایت میکنه. سایه عاشق و دلباخته ی دوست پدرشه..‌. برای رهایی از این عشق با نوید دوست میشه، دست روزگار نوید و حامد رو مقابل هم قرار میده…سایه طی یک اتفاقی مجبور به اعتراف عشقش میشه، اما حامد رو از دست میده، خبر ها به گوش پدرش میرسه، سایه در اثر یک تصادف به کمای یک ماهه میره…و داستان از این جا به بعد هیجانی‌تر میشه…

اسم رمان: گرداب
نویسنده این اثر: سهیلا ترابی
ژانر رمان: عاشقانه

گوشه ای از داستان رمان گرداب

در راهرو جلوی آینه ی کنسول طلایی، مشغول زدن رژ لب جامد بود. باصدای بلند مادرش از جا پرید، رژ لب روی چانه اش کشیده شد، با عصبانیت داد زد:
– اه… مامان الان چ وقته صدا زدنه؟
سریع به طرف اتاق دوید، دستمال مرطوب را از داخل میز توالت کوچک و صورتی اش بیرون کشید.

دوباره به سمت آینه کنسول دوید، صدای مادرش بلندتر بود.
– حداقل تا بابات اینا میرسن بیا میزو بچین!
سریع مشغول پاک کردن رژ لب شد؛ با اخم گفت:
– خوب به مریم خانم می گفتی بچینه دیگه!
مادرش با سینی حاوی لیوان ها با حرص از آشپزخانه خارج شد؛ مشغول چیدن لیوان ها روی میز ناهار خوری شد و کلافه گفت:
– مریم بیچاره کار داشت. در ضمن اگه نمی دونی باید بهت یگم کار اون نظافته، بقیه کارا دیگه وظیفه ش نیست.

صدای زنگ در به صدا درآمد. نگار خانم هول هولکی آخرین لیوان را گذاشت و گفت: بفرما، اومدن، من میرم شال سرم کنم.
سایه دستپاچه شال همرنگ سارافون قرمزش را از روی کنسول برداشت و روی سرش انداخت. برای آخرین بار نگاهی به صورتش انداخت. چشم های سبز و موهای طلایی اش، صورت سفید و بدون خط و جوشش، کاملا شبیه مادرش بود…

لینک های دانلود
خرید کتاب
رایگان
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romankhaan.ir/?p=35270
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!