توضیحات
(بدون سانسور) دانلود رمان لبخند خورشید از عاطفه منجزی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
مهتاب خبرنگار است ولی عواطف بسیار زیاد و انسان دوستانه اش او را همیشه درگیر کمک به افراد نیازمند کرده، به همین دلیل برای کمک به زینب و فرزند خردسالش که به شدت مورد آزار شوهر معتادش قرار دارد با سماجت سیاوش آریا زند وکیل زبده ولی مخالف با زنان را وادار میکند از او دفاع کند و برای نجات زینب قرار می شود…
خلاصه رمان : لبخند خورشید
صبح روز بعد سیاوش با او تماس گرفت و گفت عصر به آن ها سر می زند اما تا دیر وقت پیدایش نشد. مهتاب آن قدر عصبانی بود که زمین و زمان را به باد ناسزا گرفته بود. آذر که تا آن روز او را این طور خشمگین و آشفته ندیده بود، حسابی دست و پایش را گم کرده بود و مدام قربان صدقه اش می رفت: -مهتاب جون، الهی فدات شم. بابا، بچه ی شمر که نیست اینطوری می کنی! یه امشبو تحمل کن اگه تا فردا نیومد عقبش، هر کاری خواستی بکن. به خدا گناه داره، حتما یه جایی گیر افتاده. -آذر! لطفا ساکت شو!
این حرفای تو به جای آروم کردنم، عصبانی ترم می کنه. ببین، من اگه قرار بود بچه داری بکنم، خودم ازدواج می کردم و با هزار سلام و صلوات یه دونه دردونه می اوردم که تو دنیا لنگه نداشته باشه، می فهمی؟ آخه منو چه به بچه داری! مردونگی و مرام این مرد منو کشته، بچه رو همین طوری برداشته آورده گذاشته رو دست من، اون وقت فکر می کنه شاخ غولو شکونده، اگه امشب نیاد… -سلام، ببخشید بی اجازه اومدم بالا، در خونه باز بود.
هر دو دختر، هم زمان به عقب چرخیدند و گیج و حیران به سیاوش مات شدند. مهتاب با دهان باز، مانده بود چه بگوید. عاقبت آذر زودتر از او بر خودش مسلط شد و گفت: -سلام آقای آریازند، خوش اومدین، بفرمایین خواهش می کنم. خونه ی خودتونه. -ممنون. شما لطف دارین. آذر دزدانه نگاهی به مهتاب که همچنان گیج و منگ وسط اتاق ایستاده بود انداخت و پرسید: -خیلی وقته اومدین؟ سیاوش با زرنگی جواب داد: -نه، تقریبا از همون موقع که مهتاب خانم می خواستن به سلامتی خودشون مادر بشن!…
معمولاً من برای خوندن رمان مدت زمان زیادی نیاز دارم اما این رمان به خاطر حجم کوچکش، برای من عالی بود!
رمان راحتتر از دیدن یک فیلمه، داری خودت دنیایی رو به همراه شخصیتها ساخته میکنی.
این رمان با وجود کوتاهی بهار جوانی و فرار از محدودیتهای روحی رو دقیقا به همین شیوه مینویسه که میخواهیم در دنیای امروز زندگی نصیبمون باشه.