توضیحات
یزدان کیانی، مرد مقتدر و مرموزیه که به دنبال پیدا کردن قانل همسرشه. کسی که به عنوان مقتول دستگیر شده، پسر عموشه اما یزدان خوب میدونه پسر عموش قاتل نیست. و برای همین به دنبال پیدا کردن قاتل اصلی میافته.
سروین پایدار، دختر جسور و باهوشیه که به تازگی با پسر عموی یزدان نامزد کرده و حالا با زندان افتادن علی، با یزدان همدست میشه تا قاتل اصلی رو پیدا کنند و علی رو نجات بدن.
در پی معماهای حل نشدنی قتل همسر یزدان، سروین و یزدان به باند خطرناکی نفوذ میکنن و توی این راه رفاقتی دوست داشتنی بینشون شکل میگیره. رفاقتی که رنگ و بویی از عشق میده اما…
نام این اثر: قند سیاه
نگارنده: آذر یوسفی
سبک: عاشقانه اجتماعی معمایی راز_آلود هیجانی
قسمتی از رمان قند سیاه
نفسم نای بالا آمدن پیدا می.کند حیرت زده میپرسم. خودتی؟
گلویش را صاف میکند و باز هم تغییری در صدایش به وجود نمی آید
پس میخواستی کی باشه؟ پس چرا صدات این شکلیه؟
باز هم گلو صاف میکند…
نمیدونم به گمونم تب .دارم دوساعتم بیشتر نیست که .خوابیدم میگرنمم بدجور بازیش گرفته مغزم داره
منفجر میشه شب خیلی سختی رو هم گذروندم اینایی که گفتم دلیل نمیشن برای اینکه صدام بگیره و به زور در بیاد؟