توضیحات
داستان رمان قصر یخی، درمورد دختریه دو رگه به نام رها است که در روسیه زندگی میکنه و پدرش ایرانیه. طی حادثه ای کلیه افراد خانواده خودش رو از دست میده و تنها میمونه. او تصمیم میگیره به سرزمین پدریش مهاجرت کنه که در اثنای این سفر با پیرمردی آشنا میشه که پیرمرد اونو بعنوان فرزند خونده میپذیره و …
نام این اثر: رمان قصر یخی
نگارنده: فهیمه سلیمانی
سبک: عاشقانه، معمایی
قسمتی از رمان قصر یخی
آماندا در سن شانزده سالگی در یک سفر چهار روزه به مسکو، با یک پسر ایرانی به نام اسکندر کیانی آشنا شد. این پسر جوان و جذاب، دل دختر را ربود و این چنین شد که این سفر کوتاه چهار روزه به سفری یکماهه تبدیل شد. در این مدت دختر متوجه شد که اسکندر به روسیه تبعید ششده و هیچ راه بازگشتی به مملکتش ندارد و این جای بسی خوشحالی برای دختر جوان بود.
زمانی که این آشنایی طولانی شد، اسکندر احساس کرد که با تمام وجود خواهان خوشبختی آماندای جوان است و به همین علت نامه به مادر پیرش نوشت و به او گفت که پسر بیست و دو ساله اش دل به دختر روسی بسته و برای ازدواج نیاز به پول دارد. مادر اسکندر با گذشت یک ماه تمام ارثیه پدری اسکندر را فروخت و برای او به مسکو فرستاد.
اسکندر هم با قاطعیت تمام به خاکه پرنسس آرتور گرانده استرلینگ رفت و یگانه دخترش را خواستگاری کرد. پرنسس با ازدواج آن دو به شدت مخالفت کرد. اما بالاخره اصرار و پافشاری آنها ثمر داد و در کلیسای بزرگ ایژما به عقد هم درآمدند.