توضیحات
داستان رمان گلپر از جایی شروع میشه که گلبرگ قصه آرزویی در سر داره. دختر قصه آرزوی عطر ساز شدن داره … پدرش نجار و مادرش خانه دار. در محله ی ساده ای از فیروزکوه زندگی میکنند اما با اومدن زال دستغیب تاجر شهردار شهر فیروزکوه، زندگی گلبرگ دستخوش تغییر میشه. یک ازدواج ناخواسته و یک عشق ناخواسته تر که سرانجام سبزی در پیش داره…
نام این اثر: رمان گلپر
نگارنده: نوشین سلما نوندی
سبک: عاشقانه، اجتماعی
قسمتی از رمان گلپر
دستش روی شکمش قرار گرفت و زبونش روی لبھای صورتیش کشیده شد.
-عجب چیزیھ! امشب نوبت منه.
با خنده به حرفش، تکه ای یخ داخل لیوان مشروبم انداختم و پا روی پا انداختم و تکیھ ام رو به بالشتک کاناپه دادم تا این زنی که فقط برای رقصش، قرار بود پول ھنگفتی از من و اکبر بگیره رو تماشا کنم.
سر پا شد و با خنده دندون ھای زردش رو به نمایشم گذاشت.
-شلوارم کثیف شد!
با خنده “احمقی” نثارش کردم و او به سرعت سمت سرویس بھداشتی رفت.
مردک بی جنبه.
دامنش رو از پا دراورد و الان لباس زیر صورتیش بھم چشمک میزد. جلو اومد و با پشت کردن بھم، باسنش رو لرزوند. کمی دیگه از نوشیدنی الکل دارم رو که از منصور خریده بودم و به گفتھی خودش از کارخونه ی مشروب سازی ایتالیا رسید عربستان و بعد ایران، خوردم…