توضیحات
داستان رمان سومین قربانی از جایی شروع می شود که در مدرسهای تیراندازی شده است و دنی او گردی 13 ساله به قتل دو بچه و معلم کامپیوترش اعتراف میکند؛ اما شواهد نشان میدهد قاتل کسی دیگر است. رنی افسر پلیس رسیدگی به این قتلها را به عهده میگیرد. او دوست نزدیک خانواده اوگردی است و از بچگی دنی را میشناخته و به دنبال یافتن حقیقت است. چرا این جنایات اتفاق افتاده است؟
نام این اثر: رمان سومین قربانی
نگارنده: لیزا گاردنر
سبک: عاشقانه، بزرگسال، رازآلود، معمایی
قسمتی از رمان سومین قربانی
قبل از آنکه تلفن اش تمام شود، از سر میز برخاست. سعی کرد جلوی پیشخدمت لنگ دراز مو بور که سیندی نام داشت، از خودش شکلک درآورد. سینه اش را جلو داد، زانواش را رو به جلو خم کرد و دستان اش را در دو طرف اش تکان داد. در طرف دیگر، سیندی مشغول سرو برش های پای شاتوت خانگی مارتا برای شش کشاورز بود. پیرمرد تندخو به چوکی گفت از سر راه اش کنار برود. چوکی با شنیدن این حرف از خنده ریسه رفت.
پشت رنی، دو گاوچران بازنشسته، داو اتکینز و فرانک وینسلو مشغول حساب و کتاب شرط بندی هایشان بودند. او اعلام کرد: «ده دلار یک کلام». و یک صورتحساب مچاله روی میز فورمیکای صورتی انداخت. فرانک کیف پولش را بیرون آورد و در جواب او گفت: «بیست دلار حکم ریختن یه لیوان آب یخ رو سرر رومئو رو داره. راستش می دونم که سیندی ترجیح میده انعام های خوب بگیره تا دل کلارک گیبل رو به دست بیاره».
رنی دست از سر سالادش برداشت و سرش را برگرداند تا چهره ی آن دو مرد را ببیند. از آن به بعداز ظهرهایی بود که به کندی می گدشت و برای وقت گذرانی هیچ کاری بهتر از آن سراغ نداشت. «منم حاضرم یه قسمتیش رو تقبل کنم.»