رمان خوان
دانلود رمان
رمان زندگی نه چندان عالی من
  • حجم: 37.4 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

توضیحات

زندگی کیتی برنر عالی است؛ آپارتمانی در لندن، و پست‌های اینستاگرامی خیلی باحال. خب، واقعیت این است که او در اتاق اجاره‌ای کوچکی زندگی می‌کند که حتی کمد هم در آن جا نمی‌شود، هر روز رفت و آمد وحشتناکی را تا محل کارش طی می‌کند، شغل اداری دون‌پایه‌ای دارد. و در واقع آن زندگی‌ای که در اینستاگرام به اشتراک می‌گذارد، زندگی خودش نیست. اما یک روز رویاهایش به حقیقت خواهد پیوست. این‌طور نیست؟ تا این که این زندگی نه چندان عالی با اخراج شدن او از سوی رئیس بسیار موفقش، دیمیتر، از هم می‌پاشد. تمام آرزوهای کیتی نقش بر آب می‌شوند. او به ناچار به خانه‌اش در سامرست نقل مکان و در کسب و کار طبیعت‌گردی مجلل به پدرش کمک می‌کند. سپس دیمیتر و خانواده‌اش برای تعطیلات جا رزرو می‌کنند، و کیتی فرصتی که باید را می‌یابد…

نام این اثر: رمان زندگی نه چندان عالی من
نگارنده: سوفی کینسلا
سبک: عاشقانه، خانوادگی، رئال، هیجانی

قسمتی از رمان زندگی نه چندان عالی من

پدرم همیشه می گوید: اگر خربزه بخوری پای لرزش هم باید بشینی. و من می خواهم این خربزه را بخورم. به خاطر همین است که اینجا هستم. به هر حال، بیست دقیقه پیاده روی ام تا ایستگاه خوب است. حتی لذت بخش هم هست. در این هوای ابری دسامبر دلم گرفته است، اما احساس خوبی دارم. روز شروع شده است و من در راهم.

پالتویم خیلی گرم است، با اینکه به قیمت 9.99 پوند از بازار خریده ام. روی آن مارک «کریستین بیور» خورده بود که بلافاصله بعد از رسیدن به خانه آن را کندم. نمی شود جایی که من کار می کنم کار کنی و پالتوی مارک کریستین بیور بپوشی. فقط می توانی لباسی با مارک «کریستین دیور» اصل درجه یک بپوشی. یا لباس ژاپنی. یا شاید هم بدون مارک، چون لباس هایت را با پارچه های رترو ای می دوزی که از بازار آنتیک فروشی های آلفیر خریده ای. ولی «کریستین بیور» نه!

هر چه به پل کتفورد نزدیک می شوم، بیشتر احساس دلواپسی می کنم. واقعا نمی خواهم امروز دیر برسم. جدیدا رئیسم زیر لب درباره کسانی که «همیشه سلانه سلانه می آیند» همه جور غری میزند. به همین خاطر بیست دقیقه زودتر از خانه درآمدم که اگر روز بدی هم بود، مشکلی پیش نیاید.

خرید کتاب
45,000 تومان
https://romankhaan.ir/?p=29612
لینک کوتاه:
رمان زندگی نه چندان عالی من
  • حجم: 37.4 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

زندگی کیتی برنر عالی است؛ آپارتمانی در لندن، و پست‌های اینستاگرامی خیلی باحال. خب، واقعیت این است که او در اتاق اجاره‌ای کوچکی زندگی می‌کند که حتی کمد هم در آن جا نمی‌شود، هر روز رفت و آمد وحشتناکی را تا محل کارش طی می‌کند، شغل اداری دون‌پایه‌ای دارد. و در واقع آن زندگی‌ای که در اینستاگرام به اشتراک می‌گذارد، زندگی خودش نیست. اما یک روز رویاهایش به حقیقت خواهد پیوست. این‌طور نیست؟ تا این که این زندگی نه چندان عالی با اخراج شدن او از سوی رئیس بسیار موفقش، دیمیتر، از هم می‌پاشد. تمام آرزوهای کیتی نقش بر آب می‌شوند. او به ناچار به خانه‌اش در سامرست نقل مکان و در کسب و کار طبیعت‌گردی مجلل به پدرش کمک می‌کند. سپس دیمیتر و خانواده‌اش برای تعطیلات جا رزرو می‌کنند، و کیتی فرصتی که باید را می‌یابد…

نام این اثر: رمان زندگی نه چندان عالی من
نگارنده: سوفی کینسلا
سبک: عاشقانه، خانوادگی، رئال، هیجانی

قسمتی از رمان زندگی نه چندان عالی من

پدرم همیشه می گوید: اگر خربزه بخوری پای لرزش هم باید بشینی. و من می خواهم این خربزه را بخورم. به خاطر همین است که اینجا هستم. به هر حال، بیست دقیقه پیاده روی ام تا ایستگاه خوب است. حتی لذت بخش هم هست. در این هوای ابری دسامبر دلم گرفته است، اما احساس خوبی دارم. روز شروع شده است و من در راهم.

پالتویم خیلی گرم است، با اینکه به قیمت 9.99 پوند از بازار خریده ام. روی آن مارک «کریستین بیور» خورده بود که بلافاصله بعد از رسیدن به خانه آن را کندم. نمی شود جایی که من کار می کنم کار کنی و پالتوی مارک کریستین بیور بپوشی. فقط می توانی لباسی با مارک «کریستین دیور» اصل درجه یک بپوشی. یا لباس ژاپنی. یا شاید هم بدون مارک، چون لباس هایت را با پارچه های رترو ای می دوزی که از بازار آنتیک فروشی های آلفیر خریده ای. ولی «کریستین بیور» نه!

هر چه به پل کتفورد نزدیک می شوم، بیشتر احساس دلواپسی می کنم. واقعا نمی خواهم امروز دیر برسم. جدیدا رئیسم زیر لب درباره کسانی که «همیشه سلانه سلانه می آیند» همه جور غری میزند. به همین خاطر بیست دقیقه زودتر از خانه درآمدم که اگر روز بدی هم بود، مشکلی پیش نیاید.

خرید کتاب
45,000 تومان
https://romankhaan.ir/?p=29613
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!