توضیحات
دختری از تبار زیبایی و پاکی در گیر رسومات قدیمی خاندانشان شده و مجبور به ازدواج با فردی میشود که حتی در رویاهایش نیز جرئت ندارد اورا وارد کند پسری سرد خشک و خشن خیانت کردن مادر را به چشم دیده ایا او روانی سالم دارد ؟پاسخ الناز به این سوال یک نه بزرگ است و او مجبور به زندگی با مردی است که حتی به خواهر الناز نیز شک دارد باید دید الناز تاب و توان حوا گونه خواهد داشت تا سیب سرخی در کام حسام شود و روح آلوده اورا از شکاکی هایش برهاند ؟
نام این اثر: سایه تردید (دلیار) دوجلد در یک فایل
نگارنده: رضوانه
سبک: اجتماعی
قسمتی از رمان سایه تردید (دلیار)
منشی که دختر شیک پوش و آراسته ای بود با دیدنم لبخندی زده و اشاره کرد تا به دفتر معاون شرکت برای انجام مصاحبه بروم تا قبل از آمدنم گمان میکردم توسط
خود رییس شرکت که دوست سجاد است قرار است
مصاحبه شوم اما اینطور نبود و من برای مصاحبه به آقای بسطامی نامی ارجاع داده شدم جلوی ورودی اتاق که رسیدم گلویی صاف کرده و با بسم اللهی چند تقه به
آن کوبیدم و بعد از شنیدن بفرمایید داخل شدم. آقای بسطامی که مرد به نسبت جوانی بود با دیدنم سلام کرده و در جا نیم خیز شده و اشاره کرد تا روی مبل های چرمی چیده شده جلوی میز بنشینم جواب سلامش را آرام دادم و در حالی که تلاش میکردم دستپاچگی و استرسم عیان
نباشد روی صندلی مشکی رنگ نشستم.
خب خانم ترابی درسته؟