توضیحات
(بدون سانسور) دانلود رمان گورکن (جلد اول) اثر حدیث پی دی اف PDF رایگان اندروید و ایفون
ما یه گروهیم، یه باند. ما تشکیل شدیم از ۵ عضو. ما گورکنیم، گورکن اسم ماست. گورکنها به زور به ۹۰ سانت میرسن، اما با همین جثه کوچیکشون از خانوادشون با سرسختی محافظت میکنن، حتی در مقابل حیوونایی که از خودشون بزرگترن. گورکنها برای خانوادشون هر کاری میکنن. درست مثل ما، ما بیدلیل گورکن نشدیم …
خلاصه رمان : گورکن
خیلی جدی گفتم برای سفارش اول چقدر میتونید تامینم کنید -چقد میخوای؟ +۵۰ کیلو. -اوکیه، فقط ما یه سری قوانین داریم. +بله بارها تکرار کردید خیلی مشتاقم این قوانین خاصتون رو بشنوم. روشنک تبلتی که دستش بود رو مقابل من گرفت عکس اعضای گورکن بود. به عکس اشاره کرد: ما یه گروهیم یه باند! ما تشکیل شدیم از ۵ عضو. گورکن اسم ماست ترکیبیه از حروف اول اسممون.
گلبرگ، ونداد، روشنک، کیهان، نیما. لبخند غرور آمیزی زدم. -من میشناسمتون تحقیقاتم کامل بوده. تبلت رو از دستش گرفتم در حالی که با انگشت اشاره میکردم گفتم: گلبرگ خانم دکتر گروه تولید کننده مواد و نداد؛ به اصطلاح مخ گروه جمع آوری کننده اطلاعات مشتریها از طریق هک و اینجور کارا. روشنک وسیلهای برای دور زدن دولت. کیهان؛ مسئول خرید و فروش و هماهنگ
کننده محمولهها دارای قدرت فن بیان بالا برای زدن مخ مشتریها … و مهمترین قسمت مسئول هماهنگی عملیات در صورت لزوم. نیما حسابدار گروه مسئول رسیدگی به حساب و کتاب محمولهها. کافیه؟ کیهان پوزخند زد: اینا اطلاعاتی هستن که میشه خیلی راحت بدستشون آورد شما در واقع فقط اعضای گورکن رو می شناسید. کمی به جلو خم شد انگار میخواست واضح تر صداشو بشنوم …