توضیحات
دانلود رایگان دلنوشته وهم برگشتنت اثر الهه.جی.اچ (نویسنده انجمن رمانبوک) پی دی اف PDF رایگان اندروید و ایفون
وهم برگشتنت، توهم آمدنت، لحظهای مرا رها نمیکنند، گاه گمان میکنم از همان جادهای که روحم را به قتل رساندی بازگشته ای؛ بازگشته ای و ناجی روحم، که در حال جان دادن است شدی، گاه گمان میکنم باز برای من هستی؛ باز میتوانم به آخر اسمت (م) مالکیت بچسبانم، اما افسوس که این ها فقط توهم اند …
خلاصه دلنوشته وهم برگشتنت
چیست این عشق؟ که هم درد دارد هم رنج دارد، هم شیرین است. وای به حال آن روزی که تمام رویاهایی که بافتی نخ کش شود وای بر قلب عاشق شکست خورده چه کنم؟ چه کنم با یادت در همه جا؟ چه کنم با خطراتمان در کوچه پس کوچه های خیالم؟ با عطر نفسهایت در خیابانهایی که باهم قدم زدیم شوخی کردیم دست در دست هم راه رفتیم، عاشقانه در چشمان هم زل زدیم، رقصیدیم، دست بر گردن هم انداختیم چه کنم با عاشقانه هایمان که در خیالم بافتم؟ حال بگو برایم گناه دو عاشق چیست؟ عاشق میشوند، تلاش میکنند، در سختیها کنار هم میمانند اما آدمها نمیگذارند، نمیگذارند
سناریوهایی که باهم در مغزشان دارند به واقعیت بپیوندد و دردی را به آن دو تحمیل میکنند که کلمات برای توصیف آن درد بسیار کم هستند. محبوب من بیا باهم از عشق بنوازیم، بر روی تارهای گیتارت داستان عشقمان را ابدی کنیم، با در آمیختن صدایمان، عشق و آزادی همهء عشاق را به گوش دنیا برسانیم، بیا، فقط بیا… تو را همان لحظه ای ممنوعه کردم که رسیدنمان، خیالی بیش نبود، محال بود بر در خاطراتت مهر ممنوعه بودن را زدم هنوز جای مهر بر در خیس است بس که این دل دیوانه بی توجه به ممنوعه بودنت باز به اتاق خاطراتمان میرود و آنها را مرور میکند بعد از تمام شدن
کارش باز آن مهر را محکم میکوبد، امان از این دل… حال بگو، هر وقت که باران میبارد من چه کنم؟ چه گونه تو را به یاد نیاورم؟ چه گونه با یادت در زیر باران و موسیقی مورد علاقه ات قدم نزنم؟ چه گونه خاطراتمان را به دست فصل های رهگذر زندگی بسپارم؟ فقط بگو چه گونه؟ بگو چه گونه بدون تو سر کنم؟ بدون دستان گرم و زندگی بخشت؟ بدون صدای دلنشینت که موسیقی این روزهایم شده است؟ بدون حرف هایت که تک به تک در مغزم حک شدهاند؟ بدون قلبی که هرلحظه و هرجا به امید دیدن اتفاقیات میتپد؟ هرگاه دو عاشق را میبینم یادم خودمان میافتم، یاد خیال بافیهای …
منبع اصلی جهت دانلود بزرگترین سایت کتاب رمان: دلنوشته وهم برگشتنت