رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان پریزاده ام
  • ژانر: #عاشقانه
  • نویسنده: شبنم سعادتی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 2273

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان پریزاده ام از شبنم سعادتی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

آرمان با وضع مالی بدی که دارد همه تلاشش را برای پس گرفتن خواهرش پریماه، از پدر بد سرپرستش می‌کند، اما درست وقتی موفق به برگرداندن خواهرش می‌شود که متوجه رابطه‌ی پنهانی پریماه با صمیمی‌ترین رفیقش مهرداد می‌شود! پریماه از ترس بی‌آبرویی خانه را سال‌ها ترک می‌کند و اینبار مهرداد و آرمان در شرایط بدتری او را پیدا می‌کنند‌… و آیا عشق می‌تواند او را از مسیر کج برگرداند؟

خلاصه رمان : پریزاده ام

مقابل آیینه ایستاد و تور و تاجش را از سرش جدا کرد و تقلا کرد که لباس عروسش را از تنش درآورد. با لبخند نزدیکش گام برداشتم و بند لباسش را از پشت گرفتم و زمزمه کردم: _بذار کمک کنم عزیز دلم!! به یکباره دو قدم سمت جلو رفت و دست من از لباسش جد اشد، با لحن تند و گزنده ای گفت: _لازم نکرده خودم که علیل نیستم!! به شدت جا خورده بودم، انتظاری چنین برخوردی را از شیوا نداشتم، من که حرکت ناشایست و بی جایی نداشتم، نیازی به این همه تلخی نبود.

حالم قابل وصف نبود، عرق سردی وجودم را فراگرفت وبی اختیار قدمی عقب گرد کردم و رو لبه ی تخت نشستم. حتی سرم را هم بالا نمی آوردم که نگاهم با شیوا برخورد داشته باشد، حس بدی داشتم، من و شیوا امروز رسما همسر قانونی هم شده بودیم، یعنی در حد کمک کردن برای در آوردن لباسش هم حقی نداشتم؟بی حوصله کراوت را از دور گردنم گشودم و با احساس حرارتی که برایم آزار دهنده بود، کتم را از بدنم بیرون کشیدم، شیوا بدون توجه به حال و هوای من، همچنان با بندهای لباس عروسش درگیر بود.

عصبی لباس را در تنش تکان می داد که تا از سنگینی آن لباس سفید آسوده گردد، بالاخره آخی بلندی کشید و موفق شد لباسش را از تنش در آورد. تمام مدت نگاهم دوخته شد به کف اتاق، دوست نداشتم برای اولین بار با آن حال روحی نامساعدم، بدنش را دید بزنم، دلم می خواست اتاق را ترک کنم، هزاران فکر و خیال بد و شوم در لحظه، به ذهنم هجوم می آورد، اما رفتنم جایز نبود، شاید این رفتار کمی بچه گانه تلقی می شد. لباس عروسش را با یک دست لباس راحتی سفید رنگی تعویض کرد و…

خلاصه کتاب
آرمان با وضع مالی بدی که دارد همه تلاشش را برای پس گرفتن خواهرش پریماه، از پدر بد سرپرستش می‌کند، اما درست وقتی موفق به برگرداندن خواهرش می‌شود که متوجه رابطه‌ی پنهانی پریماه با صمیمی‌ترین رفیقش مهرداد می‌شود! پریماه از ترس بی‌آبرویی خانه را سال‌ها ترک می‌کند و اینبار مهرداد و آرمان در شرایط بدتری او را پیدا می‌کنند‌... و آیا عشق می‌تواند او را از مسیر کج برگرداند؟
خرید کتاب
رایگان
https://romankhaan.ir/?p=2756
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • جهانبخش
    9 آذر -622 | 00:00

    رمان خوندن بهترین روش برای گذراندن زمان اضافی توی خونه است!

  • پیاما
    9 آذر -622 | 00:00

    من داشتن امکان کوچک کردن قابلیت‌های زندگیم در این صفحه جدید پیدا کردم که قبل تر نمی‌دونستم.

  • پارمیس
    9 آذر -622 | 00:00

    هیچ چیز بهتر از خوندن یه رمان جذاب برای تفریح نیست.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!