توضیحات
در داستان “وسوسه ام کن” اثر مریم عباسقلی، کامیار، مردی با وسواسهای خودش، در شب زندگیاش با تردیدها و تضادها مواجه میشود.دخترعمویش، کیمیا، هیچ علاقهای به او ندارد، اما در عین حال، کامیار سعی در وقف دادن خودش با شرایط و کیمیا دارد. اتفاقی در درون او رخ میدهد که همهچیز را متوقف میکند. آیا این اتفاق میتواند باعث شود که کامیار به کیمیا علاقهمند شود؟.
(بدون سانسور) دانلود رمان وسوسه ام کن pdf مریم عباسقلی
چکیده رمان وسوسه ام کن اثر مریم عباسقلی :
پول داری برو بده به طلبکار داداشت آخه تو پولت کجا بود؟ بگیر بشین سر جدت دو قرون ده شاهی در آوردی اونو میخوای بری بدی به وکیل؟ میدونی دستمزدش چه قدره؟ کلافه انتهای موهای بلندش را دور انگشت هایش پیچید و گفت بذارم همین جوری داداشم پشت میله های زندان بپوسه؟! صابر آهی کشید و گفت: خدای احد هم بزرگه دنبال وامم براش منو جلوی این جماعت کوچیک نکن اما او عصبی گفت: غرورم مهم تره یا داداشم؟ اصلاً من خودم میرم بهش میگم شما چی کار داری که میترسی من حرفی بزنم آبروت بره؟ ایستاد که صابر هم ترسیده روی تشکش نشست و گفت یا خود خدا نصف شب بلند نشی بری در خونه ی آقا کیاراد؟ نگاهی به او انداخت و گفت: دارم میرم دستشویی بیام بخوابم مگه بی عقلم الان برم؟
صابر در حالی که دراز میکشید گفت آره که بی عقلی به خدا که اگر مغز تو کله ی تو بود من انقدر حرص نمیخوردم .ارسلان تن لاغرتر از قبل شده اش او را به آغوش کشید و در حالی که دست لابه لای موهای کیمیا میکشید گفت :خیلی خوش حالم که خونه ای این چند روز که بیمارستان بودی فهمیدم هیچ نعمتی بالاتر از سلامتی نیست کیمیا من حاضرم هیچی نداشته باشم اما تو سالم باشی تو زود خوب بشی نفسم. من میمیرم برات. کیمیا آرام خندید و انگشتش را روی گلوی او کشید و نجوا کرد گفته بودم دوستت دارم؟
مردانه خندید و صورتش را جلوتر برد. آره هزار بار. کیمیا پرسید راستی رفتی بالا چی شده بود؟ خیلی سر و صدا می اومد کامیار و ارغوان چرا دعواشون شده بود؟ بعدش هم که ارغوان برنگشت منم بهش پیام دادم دیگه جوابمو نداد. ارسلان بوسه ای روی موهای او نشاند و گفت نمی دونم اونا بین خودشون حلش میکنن تو ناراحت و نگران بقیه نباش بخواب عزیز دلم حینی که میان نوازشهای دست ارسلان به خواب می رفت با خودش فکر میکرد اگر ارسلان در زندگی اش نبود چه طور میتوانست ادامه دهد؟ ارسلان برایش دلیلی محکم بود که بخواهد از پس این بیماری بر بیاید.
(بدون سانسور) دانلود رمان وسوسه ام کن pdf مریم عباسقلی