دانلود رمان سه رفیق اثر ماکسیم گورکی

(بدون سانسور) دانلود رمان سه رفیق اثر ماکسیم گورکی پی دی اف PDF رایگان اندروید و ایفون

رمان سه رفیق نوشته ماکسیم گورکی داستان سه جوان به نام های ایلیا، پاول و یاکوب است که از طبقه پایین جامعه هستند و در تلاش اند در حالی که وارد جامعه می شوند افراد موفقی باشند. ایلیا نقش اصلی داستان است که پدری جنایتکار دارد و با عمویش زندگی می کند. او از همان کودکی سعی می کند در امد برای خود کسب کند. پدر پاول نیز در زندان است. او در رویای شعر و عاشقی است ولی هرچه تلاش می کند موفقیتی کسب نمی کند. یاکوب نیز زیر اجبار پدرش زندگی میکند و تلاش می کند از آن بگریزد. نویسنده حول محور این شخصیتها می کوشد وضعیت زندگی طبقه پایین جامعه و درگیری هایشان را به تصویر بکشد …

خلاصه رمان : سه رفیق

پرفیشکا گفت: «توش بازهم پوسیده س.» ایلیا گفته اش را با تبسم تأیید کرد او نیز احساس می کرد که اینها چیزی جزرنگ و روغن .نیست افکارش متوجه پاول می گشت که در جای دیگری می زیست و چیزهای دیگری را میدید او نیز مانند پاره دوز رؤیای درو پنجره نو ومردمان دیگر را میدید. زندگی در این خانه روز به روز دشوارتر میشد. نارون کهنسال را بریده بودند.

انباری جدیدی گوشه دنج را اشغال کرده بود. از سایر جاهایی که بچه ها دوست داشتند در آن بنشینند و صحبت کنند اثری نبود. تنها محل تجمعی که مناسب مینمود پشت خرده چوبهای پوسیده و خرت و پرتهایی بود که در محل آهنگری توده شده بود اما نشستن و صحبت کردن در آنجا ترس آور بود بچه ها خیال میکردند که زن مقتوله آهنگر باسر خون آلودش در زیر آشغالها است. پتروخا، اتانکی را که در پشت بار بود به عمو ترنتی داد.

دود چهق و سروصدای میخانه و بوی ودکا از تیغه نازک و کاغذ گرفته آن میگذشت و به درون راه می یافت اتاقک خشک و تمیز بود اما از زیر زمین بدتر بود زیرا چشم انداز تنها پنجره اش دیوار انباری بود و این دیوار مانع از تجلی خورشید و آسمان و ستارگان ،بود حال آنکه در اتاقک زیرزمین اگر کسی جلو پنجره زانو میزد میتوانست همه اینها را ببیند …